سوسن صفاوردی طاق - چهار دهه بحث حجاب و چهار دهه کارشناسی هایی که بیش از آنکه بر پایه نگاه فرهنگی به این موضوع شکل گرفته باشد ٬ با نگاه امنیتی زمینه عناد و سرکشی در نسلی از دختران و زنان را بوجود آورده اند ٬ که تحت نظام آموزشی جمهوری اسلامی سالها برای آنها هزینه شد تا حجاب را به عنوان یک باور و در نهایت قانونگرایی بپذیرند . نظریه ها و عملکرد غلط و افراطی عده ای در قالب کارشناسان و پژ وهشگر امور زنان ٬ مبلغان و سیاستگزاران که بیش از نگاه فرهنگی ٬ نگاهی امنیتی به بحث حجاب دارند و بی حجابی را عناد با نظام سیاسی تعریف می کنند ٬زمینه رویارویی اقشار مختلف با یکدیگر را ایجاد می کند. این عده درست از همان تحلیلی که غرب در مواجه با گسترش حجاب زنان مسلمان در محکومیت حجاب استفاده کرد ٬ الگو برداری می کنند٬ چرا که سیاستمداران و رسانه های غربی تلاش کردند تا حجاب زنان مسلمان در غرب را بعنوان یک نماد سیاسی علیه جامعه غربی و مبارزه با نظام سیاسی غرب تعریف کنند تا با امنیتی کردن حجاب زن مسلمان ٬بتوانند آنرا سرکوب کنند. حال آنکه حجاب در تمام ادیان یک کارکرد عقیدتی داشته است ٬ که به باور انسان پیوند می خورد و تجربه تاریخی نشان می دهد هر جا باورها با قوه قهریه و زور زمینه سازی شود ٬ موجب می شود تا اقشار مختلف رو در روی یکدیگر قرار گیرند ٬ که جز قیام نتیجه ای دیگری را حاصل نخواهد کرد . مثال بارز آن در تاریخ ما تلاش رضا خان در برداشتن حجاب زنان بود که نه تنها موفق به برداشتن حجاب زنان محجبه نشد ٬که با گذشت پنجاه سال از حکومت پهلوی ٬ نسلی از زنان رشد کرد که آزادانه پوشش را انتخاب کرد . متاسفانه مهندسان فرهنگی با ذهن ریاضی خود تلاش می کنند تا پدیده های اجتماعی و اعتقادی را نیز در قالب قوانین ریاضی تفسیر کنند ٬ غافل از آنکه علوم انسانی با قوانین خشک ریاضی نه تنها قابل حل نیست بلکه برخورد ریاضی با این علوم که با روح انسان و ظرفیت های متفاوت وجودی او در ارتباط است ٬ می تواند ضربه های مهلکی را بر جامعه انسانی وارد کند .اینکه اثر انگشت هشت میلیارد انسان با یکدیگر متفاوت است و هیچ انسانی با انسان دیگر شبیه نیست ٬ ضمن ترسیم شاهکار و عظمت بزرگی خالق هستی ٬ تاکیدی بر توجه به تفاوتهای انسانها با وجود تمام شباهت ها دارد که باید در امور تربیتی و پرورشی لحاظ شود. مطلبی که اغلب تصمیم گیران عرصه فرهنگ با آن بیگانه هستند و به همین خاطر عدم موفقیت در طرحهای فرهنگی اعتقادی به امور امنیتی کشانده می شود تا با حل صورت مسئله ضعف وبعضا غلط های اقدامات پوشانده شود ٬
نکته دیگر آنکه احترام به قوانین نیز در جامعه ای قابل دفاع است که در تمامی عرصه ها این احترام لمس شود.در جامعه ای که قانونگرایی بیش از آنکه با دغدغه فرهنگی باشد ٬ در حوزه های امنیتی پررنگ می شود و قوانین در نهاد های مختلف تفسیر خودش را پیدا می کند ٬ تاکید بر احترام به قانون باز هم لوث کردن آن است.