وی ادامه داد: سینمایی که قهرمان دارد، خصلت فیلمهای قهرمانی را به تماشاگر منتقل میکند که همان احساس باشکوه بودن و سلحشوری است. به نظر میرسد که این حسها نیاز ذاتی و طبیعی جامعه است، همان کاری که در سینمای آمریکا اتفاق میافتد، منظور من از این توضیح و تحلیل این نیست که فیلمهایی با رویکردهای آسیبهای اجتماعی تولید نشود، بی شک این فیلمها نیز جای خود را دارند، اما خصلت آن نوع از سینما این گونه است که بیشتر آدمهای گرفتار در زندگی میبینید که در چنبره هزار مشکل خود را باید نجات دهند.
کارگردان فیلم «حقالسکوت» بیان کرد: این لحن از سینما هیچ گاه جامعه را بلندهمت و آرزومند به یک آینده امیدوار نمیکند. اما اگر کسانی بگویند فیلمهای قهرمانی فیلمهایی است که اجازه نمیدهد جامعه با آسیبهای خود روبرو کند، درست نیست، به همان اندازه که شناخت آسیبها اهمیت دارد، امیدوار بودن و توجه به امیدواری نیز جزو ضروریات زندگی است.
اگر کسانی بگویند فیلمهای قهرمانی فیلمهایی است که اجازه نمیدهد جامعه با آسیبهای خود روبرو کند، درست نیست، به همان اندازه که شناخت آسیبها اهمیت دارد، امیدوار بودن و توجه به امیدواری نیز جزو ضروریات زندگی است وی توضیح داد: کاراکترهای سینمایی ما وقتی متصل به قهرمانهای واقعی ملی خودمان میشوند، میتوانند واقعیت را پیش روی مخاطب بگذارد، چون باورپذیری 2 چندان میشود، چرا که قهرمانهای ملی معاصر را مخاطب تجربه کرده و یا در مورد آن خواندهاند و نسبت به آن قهرمان باورمند هستند، وقتی روی پرده سینما و با زبان سینمایی آن قهرمان را تجربه میکنند، این امید دیگر امید واهی نیست و واقعیت ماجرا است.
نائیجی گفت: متاسفانه این تیپ فیلمها در سینمای ایران کمتر ساخته میشود، و کمتر به آن توجه میکنیم به خصوص که این فیلمها را در سبد بودجهریزیهای دولتی میبینیم و سرمایه گذاریهای خصوصی کمتر به این وجه اختصاص پیدا میکنند.
بیاعتمادی نهادها به فیلمسازانی که در لیست نیستند
وی در پاسخ به اینکه چرا فیلمسازان کمتر به سمت ساخت فیلم درباره شهید حاج قاسم سلیمانی رفتهاند، بیان کرد: بسیاری از فیلمسازان تصور میکنند به خاطر سمت رسمی شهید سردار سلیمانی در یک نهاد نظامی، اگر قرار باشد فیلمی بسازند باید شرایط خاصی داشته باشند و در نهاد خاصی و در مجموعه خاصی حضور داشته باشند، به همین دلیل بسیاری از فیلمسازان به ساخت فیلم در این زمینه فکر نمیکنند و معتقدند یک لیست خاص از فیلمسازان هست که آنها میتوانند چنین فیلمهایی را جلوی دوربین ببرند.
این کارگردان سینما ادامه داد: به همین دلیل ساخت چنین پروژههایی از دستور کار زندگی فیلمساز به معنای عمومی خارج میشود، تاکید میکنم که سینماگران فکر میکنند که تنها یک قشر خاص از سینماگران میتوانند به این موضوعها ورود پیدا کنند. این مساله آفتی شده است تا فیلمسازان وطنی ما همانطور که فیلم اجتماعی، اعتراضی میسازد، اگر حس خوبی به یکی از قهرمانان ملی داشته باشد و بخواهد فیلمی در این زمینه جلوی دوربین ببرد، وجود همین نوع تفکر باعث میشود که این حس و برنامهریزی برای تولید چنین فیلمی عملی نشود.
وی تاکید کرد: به عنوان مثال شهید ابراهیم هادی. آیا یک فیلمساز که در گونههای مختلف فیلم ساخته است میتواند فیلمی درباره این شهید که یک قهرمان ملی نیز هست، بسازد؟ بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد، چرا که تاکید میکنم یک ذهنیت ناخواستهای شکل گرفته است که فیلمسازان در گونههای مختلف به سمت انواع موضوعات نمیروند و به نظر میرسد که تولید چنین آثاری برای یک عده خاصی از سینماگران طبقه بندی شده است و همین مسئله سبب شده است که با تنوع نگاه در سینما روبرو نباشیم.
نائیجی در جواب اینکه سردار سلیمانی مورد محبوبیت اقشار مختلف جامعه قرار دارد، چرا اقشار مختلف سینماگران در این زمینه ورود پیدا نمیکنند، توضیح داد: شهید سردار سلیمانی در طبقات فکری مختلف در جامعه محبوبیت داشته است، اما فیلمی از سوی اقشار مختلف در این زمینه تولید نشده است، این تصور از کجا آمده است؟ این تصور ناخواسته به وجود آمده است و من هادی نائیجی فکر میکنم که به من که نمیدهند فیلمی درباره حاج قاسم بسازم، پس دیگر به آن فکر نمیکنم. به عنوان مثال میتوانید تصور کنید که آقای اصغر فرهادی که از فیلمسازان موفق سینمای ایران در عرصه بینالمللی است، روزی از تیپ فیلمهایی که تابه حال ساخته است، فاصله گرفته و برای حاج قاسم سلیمانی فیلم بسازد، من فکر میکنم، آقای فرهادی حتی اگر دلش هم بخواهد روی همچنین موضوعی کار کند، فکر نمیکند که همچنین فیلمی توسط نهادهای مختلف در سبد فیلمسازی وی قرار گیرد.
این کارگردان سینما در پایان تاکید کرد: معتقدم طبقه بندیهای این چنینی در سینمای ایران باعث میشود که همه فیلمسازان به همه موضوعات فکر نکنند. البته این را هم باید بگویم که نهادهای مربوطه کمتر به فیلمسازانی که تا به حال فیلمهایی با چنین موضوعاتی نساختهاند، اعتماد میکنند.