۱۳۹۹/۱۱/۱۶ - ۱۰ : ۵
اجماع بلاتکلیفی در میان اصلاح طلبان
اجماع بلاتکلیفی در میان اصلاح طلبان
این اختلافات، وجوه مختلفی دارد لیکن انحصارطلبی و عدم جامعیت و نوع کارکرد 15 نفر منصوب محمد خاتمی، از مهمترین آنها به شمار میآید. همانطور که گفته شد، یکی از اتهامات وارده به نهاد اجماعساز اصلاحات، انحصارطلبی آن است. این اتهامات البته پس از انتصاب 15 نفر چهره حقیقی در نهاد اجماعساز، شکل رادیکالتری به خود گرفت. منتقدان بر این باور بودند که اولا این پانزده نفر عمدتا به لحاظ مشی سیاسی و فکری، نزدیک به خاتمی هستند و ثانیا حضور این افراد، در کارکرد کلی نهاد اجماعساز اختلالات را بروز خواهد داد؛ همان اتفاقی که پیشتر در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز رخ داده و باعث شده بود تا چهرههای حقیقی و غیرحزبی با کنار زدن نمایندگان احزاب، علنا بر شوونات این شورا، سلطه بلامعارض پیدا کنند.
چهرههای حقیقی؛ اعضای مشاور یا اعضای دارای حق رای؟
برای نمونه، رسول منتجبنیا، دبیرکل حزب جمهوریت چندی پیش در گفتوگویی، با اشاره به تکرار تجربه ناکام شورایعالی اصلاحطلبان، اینبار در قالب نهاد اجماعساز اصلاحات، تاکید کرد: «در حال حاضر این استدلالی که مطرح میشود مبنی بر اینکه باید از حضور شخصیتهای حقیقی استفاده شود، تجربه بسیار تلخ و نامیمونی را در شورای سیاستگذاری پشت سر گذاشته و نتیجه آن هم نتیجه مطلوبی نبود که نمونه آن عملکرد لیست امید و شورای شهر است که قابل دفاع نیست.» وی در اینباره با انتقاد از حضور چهرههای حقیقی در نهاد اجماعساز اصلاحات، افزود: «در حال حاضر یک سازوکار این است که دبیران کل احزاب اصلاحطلبی که عضو شورای هماهنگی هستند، به علاوه 15 نفر شخصیت حقیقی، در نهاد اجماعساز حضور دارند. شخصیتهای حقیقی هم بدین معناست که برخی پشت صحنه بنشینند و نیرو معرفی کنند؛ آن زمان مجموع اینها تشکیل شورایی است که میخواهد برای انتخابات تصمیمگیری کند، بنابراین، این سازوکار تقریبا عبارت دیگر همان شورای عالی سیاستگذاری است به بیانی تفاوت چندانی با آن شورا ندارد.»
در پاسخ به اتهام انحصارطلبی 15 نفر چهره حقیقی، اعضای نهاد اجماعساز بر این باورند که شأن این 15 چهره، صرفا شأن «مشاوری» است و قرار نیست که ایشان در نتیجه نهایی عملکرد نهاد اجماعساز که رسیدن به یک نامزد اصلاحطلب برای انتخابات 1400 است، دخل و تصرفی داشته باشند. در همین باره، حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار و عضو نهاد اجماعساز اصلاحطلبان اخیرا در گفتوگو با سایت خبرآنلاین، با اشاره به پرهیز اصلاحطلبان از ایجاد کیش شخصیت حول خاتمی و منسوبان او، تصریح کرد: واقعیت این است که از اشخاص حقیقی دعوت شده تا از نظرات آنها استفاده شود. به هر حال این اشخاص در جلسات نظرات خود را بیان میکنند دیگران یا نظرات آنها را میپسندند یا نمیپسندند.
کمالی در همینباره افزود: واقعیت این است که آقای خاتمی یک شخصیت ذینفوذ در مجموعه اصلاحطلبان است و مورد احترام همه اصلاحطلبان است اما یکی از مشخصههای مهمی که اصلاحطلبان دارند و باید هم داشته باشند این است که اهل فکر، تدبر و تصمیم و اقدام جمعی هستند؛ بنابراین اینکه بخواهیم تصور کنیم اصلاحطلبان فردمحور هستند و یک فرد محوریت این جریان را برعهده دارد، برای مجموعه اصلاحطلبان، چندان پسندیده نیست.
با وجود اینکه کمالی معتقد است نقش 15 نفر چهره حقیقی در نهاد اجماعساز، صرفا نقش مشاوری خواهد بود و ایشان حق ندارند بیش از این، مطالبهای داشته باشند، علی صوفی دیگر عضو نهاد اجماعساز در گفتوگو با «صبحنو» خلاف این را میگوید و بر این باور است که این 15نفر به اضافه 31 نماینده احزاب عضو شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب، حق رای دارند و اکثریت نظر این 46 نفر، نامزد نهایی جریان اصلاحات را تعیین خواهد کرد. این تفاوت رای مشهود میان دو عضو نهاد اجماعساز بر سر نقش و کارکرد منسوبان خاتمی، نشان از آغاز مناقشهای جدید میان اصلاحطلبان دارد؛ مناقشهای که رسیدن به نامزد نهایی را برای اصلاحطلبان ممتنع یا در بهترین حالت، با منازعهای عمیق همراه خواهد کرد.
انتقاد دیگری که به نهاد اجماعساز وارد است و در ابتدای گزارش نیز به آن اشاره شد، معطوف به عدمجامعیت این نهاد و پوششندادن بسیاری از اقشار اصلاحطلبی است.
در همینباره، روز گذشته 126 نفر با عنوان فعالان دموکراسیخواه و عدالتجوی نسلهای جدید اصلاحطلبان در نامهای به خاتمی، تصریح کردند: در ترکیب کنونی نهاد اجماعساز درصد نسلهای جدید، زنان و غیرپایتختنشینان عضو بسیار کمتر از سهم جمعیتیشان و نامتناسب با توانایی این نیروهاست. در گفتوگو با علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات و دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات، درباره انتقادها نسبت به نهاد اجماعساز اصلاحات به بحث نشستیم. در ادامه این گفتوگو را از نظر خواهید گذراند.
صوفی : لازم نیست تصمیم نهاد اجماعسازز به تایید خاتمی برسد
بسیاری معتقدند که نهاد اجماعساز اصلاحات، فراگیر نیست و در انحصار گروههای معدود اصلاحطلبی قرار دارد؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
بحثی که وجود داشت این بود که آیا احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات میتوانند نهاد اجماعساز باشند یا نه؛ نتیجه این شد که چون این احزاب، پوشش کاملی بر جامعه اصلاحطلبی ندارند، بنابراین کنار این احزاب باید یک تعداد چهره حقیقی حضور داشته باشند. از سوی دیگر، آقای خاتمی هم در اجماعسازی نقشی اساسی خواهند داشت و حتما ایشان باید در نظر گرفته شوند. اینکه بخواهیم نهادی بسازیم که هم نماینده استانها در آن باشند یا همه اقشار در آن نماینده داشته باشند، نیازمند تشکیل مجموعهای سراسری و عریض است که نشدنی است. از طرف دیگر بر اساس رویکرد قبلی که شورایعالی اصلاحطلبان داشت، نمیتوان انتظار داشت که چنین چیزی عملیاتی شود. در نهاد اجماعساز 31 حزب حضور دارند و بنابراین، اشخاص حقیقی نباید فراتر از این باشند. از طرف دیگر و با بررسی یکایک 46 عضو، میبینیم که یک جامعیت نسبی در این نهاد وجود دارد.
اینکه میفرمایید نباید فراتر از این باشند، یعنی چه؟
اعضای تشکیلدهنده نهاد اجماعساز، احزاب هستند و این احزاب، محوریت دارند. بنابراین اکثریت نهاد در اختیار احزاب است و رای غالب با آنهاست.
اتفاقا یکی از انتقادهای وارده به نهاد اجماعساز همین است که گفته میشود این نهاد دارد مسیر شورایعالی سیاستگذاری را میرود؛ به این معنا که افراد حقیقی به جای احزاب، صاحب نفوذ بیشتری هستند.
علت اینکه چهرههای حقیقی باید درصدی از تعداد احزاب باشند، جلوگیری از همین مشکل است؛ رای غالب باید با احزاب نه با چهرههای حقیقی باشد، بنابراین قید ما این است که تعداد چهرههای حقیقی باید حداکثر یکدوم تعداد احزاب باشند.
اینکه فرمودید در نهاد اجماعساز، نقش خاتمی باید در نظر گرفته شود، با ادعای همیشگی اصلاحطلبان مبنی بر توجه به نقش احزاب و روندهای دموکراتیک منافات ندارد؟
آن 15 نفر با آقای خاتمی هماهنگ خواهند شد تا اگر ایشان، اشخاصی را [برای نامزدی] مدنظر داشتند، توسط این 15نفر به نهاد اجماعساز معرفی شوند. این روند با روندهای دموکراتیک منافاتی ندارد.
خب! همین که خاتمی به وسیله این 15 نفر اعمال نفوذ میکند، به نظر شما دموکرات است؟
آقای خاتمی یک نظارت عالیه بر روند کاری نهاد اجماعساز خواهند داشت اما معمولا تصمیمات جمع را قبول دارند. این 15 نفر هم توسط یک کمیته 9 نفرهای انتخاب شد که پنج نفر از آن، از شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب بودند و چهار نفر بقیه توسط آقای خاتمی انتخاب شدند.
بنابراین نقش آقای خاتمی پررنگ بوده است.
نه. به هر حال طبیعی است که آقای خاتمی آن جامعیت و محوریت را دارد و ایشان باید رکن باشد؛ بنابراین اصلاحطلبان نمی توانند انتظار داشته باشند که لیستی که به امضای آقای خاتمی نرسد، جامعه به آن لیست رای بدهد.
نحوه اعمال نظر آن 15 نفر چگونه خواهد بود؟
این 15 نفر در کنار 31 نفر بقیه(نمایندگان احزاب اصلاحطلب) در رابطه با اداره نهاد اجماعساز و رسیدن به یک نفر نامزد نهایی، تصمیمگیری خواهند کرد.
اگر آن 31 نفر در نهایت مثلا روی آقای ایکس اجماع کردند، اما آن 15 نفر قبول نکردند، چه میشود؟
در این وضعیت، نظر اکثریت حاکم است. اکثریت به هر فردی رای بدهد، آن فرد نامزد نهایی اصلاحطلبان خواهد شد.
اگر نهاد اجماعساز اصلاحات به یک نفر رسید، آیا خاتمی میتواند این نظر را وتو کند؟
نه. اینطور نیست که هر تصمیمی در نهاد اجماعساز گرفته شد، باید به تایید آقای خاتمی برسد. جامعیت 31 نماینده احزاب به اضافه 15 چهره حقیقی، به تایید آقای خاتمی رسیده و بنابراین، نهاد اجماعساز دیگر کار خودش را میکند.
آیا نهاد اجماعساز پس از انتخابات 1400 به حیات خود ادامه خواهد داد؟
معلوم نیست. این مساله بستگی به نظر اعضای نهاد اجماعساز دارد.
علی صوفی : آن 15 نفر با آقای خاتمی هماهنگ خواهند شد تا اگر ایشان، اشخاصی را [برای نامزدی] مدنظر داشتند، توسط این 15نفر به نهاد اجماعساز معرفی شوند. این روند با روندهای دموکراتیک منافاتی ندارد
منبع: صبح نو