۱۳۹۹/۶/۲۱ - ۲۲ : ۴۱

ریسک ‌درگیری در اعلام نتایج انتخابات آمریکا

ریسک ‌درگیری در اعلام نتایج انتخابات آمریکا

استفن میمبلومبرگاین احتمال کاملا وجود دارد که نتیجه قطعی انتخابات ریاست‌جمهوری ماه نوامبر، چند روز بعد و حتی چند هفته بعد از برگزاری اعلام نشود. در دوران‌های عادی، رخ دادن این سناریو اثرات بسیار منفی بر بازارها می‌گذارد. زیرا سبب سردرگمی سرمایه‌گذاران می‌شود اما در انتخابات پیش‌رو اگر چنین اتفاقی رخ دهد جنگ قدرت برای مدتی طولانی آغاز خواهد شد، زیرا انتظار می‌رود ترامپ در صورت شکست در انتخابات نتیجه را نپذیرد و اعلام کند تقلب شده است. او حتی سال 2016 که در انتخابات پیروز شد چنین ادعایی را مطرح کرد. به چالش کشیده شدن نتیجه انتخابات اثرات مختلف در پی دارد و یکی از اثرات آن بر بورس آمریکا و احتمالا بورس‌های دیگر مشاهده خواهد شد.
 
در 150 سال گذشته تنها دو مورد بوده که نتیجه انتخابات فورا پس از برگزاری اعلام نشده است. نخستین بار در سال 1876 این اتفاق رخ داد. در آن سال رقابت بین ساموئل تیلدن از حزب دموکرات و راترفورد هیس از حزب جمهوری‌خواه در جریان بود. انتخابات یاد شده اوایل ماه نوامبر برگزار شد و با آنکه به نظر می‌رسید تیلدن پیروز شده، اما تنها یک رای الکترال از رقیب خود بیشتر کسب کرده بود و نیز نتیجه انتخابات در سه ایالت به چالش کشیده شد. چهار ماه طول کشید تا اختلافات حل شد و طی این دوره شاخص بورس آمریکا تقریبا 10 درصد کاهش یافت. اما شواهد اندکی وجود دارد که اثبات کند این کاهش حاصل آشوب پدید آمده بر سر نتیجه انتخابات و عدم قطعیت درباره آینده بوده است. با آنکه روزنامه نیویورک‌تایمز در شماره ویژه خود آورد: «سیاستمداران شبیه قماربازها در بازارهای سهام، به دو گروه تقسیم می‌شوند، خوش‌بین‌ها و بدبین‌ها» اما این روزنامه و تقریبا تمامی دیگر رسانه‌هایی که این اتفاق را پوشش دادند، سیاست و بورس را از هم مجزا تلقی می‌کردند، به این معنا که از دید آنها این دو بر هم اثر نمی‌گذاشتند.

در آن زمان روسای‌جمهوری تاثیر بسیار کمتری بر سیاست‌های اقتصادی داشتند، بنابراین تغییر دولت اثرات بزرگ بر بورس به جا نمی‌گذاشت. از سوی دیگر رسانه‌ها دائما اخبار و گزارش از آنچه بین دو رقیب انتخابات می‌گذشت منتشر نمی‌کردند و معامله‌گران اطلاعات بسیار کمی درباره روندهای پشت پرده که در نهایت به رفع چالش پدید آمده منجر شد داشتند. یک نکته دیگر این است که اساسا آنها توجه زیادی به این موضوع نمی‌کردند. اما در سال‌های اخیر شرایط بسیار تغییر کرده است. سال 2000 آرای جرج بوش و ال گور برابر شد. صبح روز بعد از انتخابات همه چشم‌ها به فلوریدا دوخته شد یعنی ایالتی که سبب تردیدها شده بود. دو روز بعد از انتخابات، روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «بازار از وضعیت به وجود آمده خشنود نیست. وال‌استریت مایل است یک نفر پیروز انتخابات باشد.» در ابتدا شاخص نزدک بزرگ‌ترین سقوط خود را تجربه کرد و 4/ 5 درصد کاهش یافت، اما دیگر شاخص‌ها تاثیر کمتری پذیرفتند، زیرا سرمایه‌گذاران امیدوار بودند ماجرا خیلی زود پایان یابد. اما چنین نشد. سه روز بعد از انتخابات، ال‌گور، نامزد حزب دموکرات در یک مصاحبه جنجال برانگیز گفت حاضر نیست میدان را بدون یک مبارزه ترک کند. شاخص‌ها سقوط کردند و یکی از معامله‌گران در مصاحبه با وال‌استریت‌ژورنال ریشه مشکلات را بیان کرد. او گفت: «بازار دوست ندارد نداند، رهبر بعدی دنیای آزاد چه کسی است.»

این جمله به‌طور خلاصه احساس سرمایه‌گذاران را درباره مشکل پیش آمده بیان کرد. در آن سال تا پایان ماه نوامبر یعنی ماهی که در آن انتخابات برگزار شده بود، شاخص استاندارد‌ اند پورز نزدیک به 10 درصد کاهش یافت. شاخص نزدک نیز 19 درصد سقوط کرد. طی سه هفته پس از انتخابات، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بسیار نسبت به اخبار مربوط به انتخابات حساس بودند و با هر خبر نوسان‌هایی در شاخص‌ها رخ می‌داد. یک بار اعلام شد ال گور قصد دارد از مبارزه کناره‌گیری کند. با انتشار این خبر شاخص‌های مالی به سرعت رشد کردند، اما او این شایعه را تکذیب کرد و شاخص‌ها بار دیگر پایین آمدند. رویدادهایی که در آن دوره رخ دادند یک درس واقعی درباره اثرگذاری هراس و عدم قطعیت بر شاخص‌های بورس بود. فرانک نایت سال 1921 این اثرات را توصیف کرده بود. چکیده نظرات او را می‌توان در تضاد بین ریسک قابل اندازه‌گیری و عدم قطعیت غیرقابل اندازه‌گیری و سنجش بیان کرد. هنگامی که ریسک‌ها قابل اندازه‌گیری هستند شرایط قابل کنترل‌تر است اما در حالت دوم واقعا هر اقدامی، حرکت در تاریکی است. عدم قطعیت در زمینه نتیجه انتخابات، حرکت در تاریکی است. بوش و ال گور در ماه نوامبر بر سر نتیجه انتخابات به جدال پرداختند و سرمایه‌گذاران خیلی زود به این نتیجه رسیدند که هیچ راهی برای پیش‌بینی نتیجه این جدال وجود ندارد.

بخشی از کاهش شاخص‌های مالی حاصل این واقعیت بود که سرمایه‌گذاران، زمان و انرژی بیشتری برای بررسی سود شرکت‌ها و دیگر منابع داده‌ها صرف کردند. در واقع آنها تلاش کردند در زمینه‌ای که قادر به شفاف‌کردن شرایط هستند به نتایجی برسند. هنگامی که دادگاه عالی رای خود را درباره نتیجه جدال بوش و ال گور صادر کرد، شاخص‌های مالی به سرعت رشد کردند البته طی دو سال بعد شاهد افت تدریجی شاخص‌ها بودیم اما این افت حاصل انتشار اخبار بد اقتصادی بود. امسال شرایط جدی‌تر است. رئیس‌جمهور کنونی تمایل شدید به مطرح کردن تئوری‌های توطئه دارد و اگر در انتخابات پیروز نشود حاضر است وارد روند طولانی جدال بر سر نتیجه انتخابات شود. بورس آمریکا به‌رغم وضعیت نامطلوب اقتصادی و تداوم بحران کرونا رشد قابل ملاحظه‌ای داشته و ممکن است نوسان‌هایی بسیار بزرگ در شاخص‌های مالی مشاهده شود. از سوی دیگر رسانه‌ها تحت تاثیر توییت‌های رئیس‌جمهوری قرار دارند و تمام این شرایط زمینه را برای حداکثر عدم قطعیت درباره آینده فراهم می‌کند.

 

منبع: دنیای اقتصاد