240966 آیت الله مصباح: با همان نگاه اول، متوجه شدم شریعتی انحرافات ریشه‌ای دارد مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی نظر مثبتی نسبت به آرای دکتر شریعتی نداشت و معتقد بود دکتر دچار «انحرافات ریشه‌ای» در زمینه اسلام‌شناسی است. او دیدگاهش درباره شریعتی را در مصاحبه با موسسه امام خمینی این‌طور تشریح کرده است: <p><span style="font-size: 12px">بنده روی سلیقه خاصی که داشتم، نسبت به انحرافات عقیدتی خیلی حساس بودم. شاید در آن زمان، هیچ&zwnj;کس به انداه بنده نسبت به این مسئله حساسیت نداشت؛ به همین دلیل هم یک سلیقه شاذ [غیررسمی]تلقی می&zwnj;شد. فقط کسی که یک مقداری بعد&zwnj;ها حساسیت به این موضوع پیدا کرد، مرحوم شهید مطهری بود که نهایتا جانش را در این راه گذاشت و اِلا سایرین &ndash; بلااستثنا &ndash; حساسیت زیادی نسبت به این موضوع نداشتند... از آن وقتی که ایشان [دکتر شریعتی]رسما در حسینیه ارشاد مشغول کار شد، سخنرانی&zwnj;های او در حسینه ارشاد منتشر و تکثیر می&zwnj;شد.<br /><br /><b>اولین باری که با آثار ایشان برخورد کردم در کتابخانه موسسه راه حق بود که دیدم جزوه&zwnj;هایی روی میز گذاشته بود، برداشتم و نگاه کردم، درس&zwnj;های اسلام&zwnj;شناسی بود. نگاهی سطحی کردم، با همان نگاه اول متوجه شدم که ایشان انحرافات ریشه&zwnj;ای دارد</b>. خیلی متأثر شدم، ولی با تحلیلی که کردم، به ذهنم آمد که زمینه رشد این افکار زیاد است و از جهات مختلفی الآن فرصت خوبی برای پخش این افکار فراهم است، برای این&zwnj;که شرایطی است که اگر از طرف روحانیت و اسلام&zwnj;شناسان واقعی علیه این افکار صحبتی بشود، حمل بر این می&zwnj;شود که، چون شریعتی یک فرد مبارزی است، پس مخالفان او طرفدار دستگاه هستند و اگر سکوت بشود، این سکوت حمل بر عجز از پاسخ&zwnj;گویی و یا موافقت با افکار او می&zwnj;شود... از طرفی با این توضیحی که عرض شد، دست روحانیت برای مبارزه بسته بود و ایشان هم خوب... می&zwnj;دانست از چه راهی می&zwnj;شود در افکار جوانان &ndash; به&zwnj;خصوص جوانان دانشگاهی &ndash; نفوذ کرد. این بود که پیش&zwnj;بینی می&zwnj;کردم به زودی این افکار رواج پیدا می&zwnj;کند و مقابله جدی و موثری هم نمی&zwnj;شود با آن انجام داد.<br /><br /><b>به هر حال، در همان آغازی که نگاهم به نوشته&zwnj;های ایشان افتاد، این خلجانات به ذهنم آمد و منشأ یک تاثر عمیقی در قلبم شد که راه چاره را نمی&zwnj;دانستم و هر روز منتظر بودم که از این بُستان میوه جدیدی به بازار بیاید، لذا جریانات بعدی هم که اتفاق افتاد، برای من هیچ تازگی نداشت و تا اندازه&zwnj;ای می&zwnj;توانستم پیش&zwnj;بینی بکنم که انتشار این آثار چه نتایجی را می&zwnj;تواند به بار بیاورد. این بود که مدتی در فکر بودم که بالاخره وظیفه ما در مقابل این موجی که برخاسته و زمینه مساعدی پیدا کرده، چیست و چه باید بکنیم؟</b><br /><br />به زودی متوجه شدم که در بین روحانیون مبارز، کسی که خطری را از این جهت احساس کرده باشد، نیست و کسانی بودند که نقطه&zwnj;ضعف&zwnj;های کوچکی از افکار و نوشته&zwnj;های ایشان را درک می&zwnj;کردند. در صورتی که ضعف اصلی این&zwnj;ها نبود، این&zwnj;ها چیز&zwnj;های جزئی بود که در مقابل انحرافات ریشه&zwnj;ای قابل اعتنا نبود. مثلا این&zwnj;که ایشان به روحانیت بد گفته یا توهین کرده یا مثلا مراسم عزاداری را یک جایی گفته که این&zwnj;ها از مسیحیت گرفته شده است. این&zwnj;ها چیز&zwnj;هایی جزئی بود که برخی از شخصیت&zwnj;ها این مسائل را محور قرار داده، تکیه می&zwnj;کردند و در اطراف آن&zwnj;ها بحث می&zwnj;نمودند و او هم خیلی راحت می&zwnj;توانست جواب بدهد که، چون حرف&zwnj;های من مزاحم دکان آخوند&zwnj;ها است، آن&zwnj;ها در مقابل من جبهه&zwnj;گیری می&zwnj;کنند یا این&zwnj;که این&zwnj;ها آخوند&zwnj;های درباری هستند و من، چون آدم مبارزی هستم، برای مقابله با من از طرف دربار تحریک می&zwnj;شوند. (گفتمان مصباح، 1389، صص 216- 218، به نقل از متن پیاده&zwnj;شده مصاحبه آیت&zwnj;الله مصباح با موسسه امام خمینی).</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: انتخاب</span></p>