236216 بهره دقیق از «ملاحظات زبانی» بیش از هر چیز در فیلم‌های حاتمی اهمیت دارد عباس بهارلو گفت: یکی از عوامل تشخُص زبان در فیلم‌های حاتمی استفاده از کلمه‌ها و ترکیب‌های فخیم و گاه مهجور و انتخاب تلفظ قدیمی کلمه‌ها است که با لحن و غنای مخصوصی، که باید آن­ را جزو سبک او به حساب آورد، همراه است. البته او کلمه‌ها یا ساخت نحوی جمله را فقط از حیث قدمت و کهنگی آن‌ها به‌کار نمی‌برد، بلکه به توازن و ضرباهنگ و ریتم کلمه‌ها و ترکیب‌ها نیز کاملا توجه داشت. <p style="text-align: right"><span style="font-size: 12px">علی حاتمی با لقب سعدی سینمای ایران را با فیلم&zwnj;های &laquo;هزاردستان&raquo; و &laquo;مادر&raquo; به یاد می&zwnj;آوریم و دیالوگ&zwnj;های ماندگاری که در آثارش برجای گذاشت؛ کارگردانی&zwnj;که زندگی هنری خود را با نویسندگی آغاز کرد و نمایشنامه&zwnj;هایی چون &laquo;ساتن&raquo;، &laquo;قصر حریر&raquo;، &laquo;چهل گیس&raquo; و &laquo;ماهیگیر&raquo; نوشت و بعد از استقبال مخاطبین از نمایشنامه &laquo;حسن کچل&raquo;، آن را به فیلم بدل کرد و نخستین اثر موزیکال سینمای ایران را ساخت؛ فیلمی که نویسندگی فیلمنامه و کارگردانی آن را برعهده داشت و اشعار موجود در آن را نیز خود سروده بود. وی از آن پس به نگارش فیلمنامه و کارگردانی فیلم روی آورد و آثار متفاوتی چون &laquo;سوته دلان&raquo;، &laquo;جعفرخان از فرنگ برگشته&raquo;، &laquo;حاجی واشنگتن&raquo;، &laquo;سلطان صاحب قران&raquo;، &laquo;طوقی&raquo;، &laquo;دلشدگان&raquo; و غیره را ساخت.&nbsp;<br />حاتمی را به جهت خلق شخصیت&zwnj;های شاعرانه در آثارش، سعدی سینمای ایران می&zwnj;دانند که با بهره از قصه&zwnj;ها، مثل&zwnj;ها، فولکلور، باورعامیانه ایرانی و فرهنگ کهن کوچه و بازار فیلمنامه می&zwnj;نوشت و با استفاده از معماری ایرانی ـ اسلامی صحنه آثار خود را طراحی می&zwnj;کرد.<br /><br />اما ارتباط او با ادبیات تنها به این موارد منتهی نمی&zwnj;شود و ابتدای امر حاتمی فیلمنامه &laquo;حسن کچل&raquo; را از روی یکی از نمایشنامه&zwnj;های خود با عنوان &laquo;حسن کچل و چهل گیس&raquo; اقتباس کرد. تعدادی دیگر از فیلم&zwnj;ها و سریال&zwnj;های این هنرمند نیز اقتباسی است از برخی آثار؛ به&zwnj;عنوان نمونه این کارگردان سریال &laquo;داستان&zwnj;های مولوی&raquo; را از &laquo;مثنوی معنوی&raquo; اقتباس و سال 1352 آن را کارگردانی کرد. همچنین او در سال 1366 نیز فیلم &laquo;جعفرخان از فرنگ برگشته&raquo; را با اقتباس از نمایشنامه&zwnj;ای به همین نام اثر زنده&zwnj;یاد حسن مقدم ساخت.<br />&nbsp;&nbsp;<br /><img src="http://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=89573&amp;type=imgCenter" width="399" height="551" style="margin-left: auto; display: block; margin-right: auto" alt="" /><br />حاتمی خود نویسنده بود اما در زمان حیاتش به جز فیلمنامه &laquo;سلطان صاحبقران&raquo; (1356) اثری از او چاپ نشد و درست یکسال پس از فوت این هنرمند &laquo;مجموعه دو جلدی آثار علی حاتمی&raquo; توسط نشر مرکز منتشر شد. این کتاب آثاری در قالب فیلم&zwnj;نامه&zwnj;های سینمایی و تلویزیونی، نمایشنامه&zwnj;ها و آثار اجرا نشده این هنرمند را شامل می&zwnj;شود.<br /><br />البته در سال&zwnj;های پس از فوت او کتاب&zwnj;هایی در خصوص فیلم شناسی و بررسی شخصیت علی حاتمی توسط نویسندگان مختلف نوشته شده است که از جمله آنها می&zwnj;توان کتاب &laquo;حاتمی در امتداد مسیر فردوسی&raquo; اثر مهدی صاقی را نام برد که سال 1393 از سوی نشر رسم منتشر شد. صادقی در اثر خود سینمای علی حاتمی را با نگاهی متفاوت واکاوی کرده و ریشه&zwnj;های آثار او را در آثار فردوسی مورد بررسی قرار می&zwnj;دهد. همچنین این پژوهشگر در کتاب خود به شباهت&zwnj;های برخی فیلم&zwnj;های حاتمی چون &laquo;هزار دستان&raquo; با بعضی از اشعار فردوسی اشاره می&zwnj;کند. این نویسنده معتقد است بن مایه روایت و داستان&zwnj;های فردوسی و حاتمی متکی به تاریخ است.&nbsp;<br /><br /><img src="http://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=89572&amp;type=imgCenter" style="margin-left: auto; display: block; margin-right: auto" alt="" /><br />&laquo;فیلم&zwnj;نامه&zwnj;های علی حاتمی&raquo; نیز یکی از آثاری است که سال 1396 از سوی نشر مرکز منتشر شده است که سمانه پوررضایی آن را تالیف کرده و به نقد و تفسیر آثار علی حاتمی پرداخته است. در همین سال انتشارات افراز کتاب &laquo;زبان در متون نمایشی علی حاتمی&raquo; نوشته امیرعطا جولایی را منتشر کرده است؛ این کتاب، دو نمایشنامه حاتمی با عنوان&zwnj;های &laquo;چل گیس&raquo; و &laquo;حریر و ماهیگیر&raquo; را نیز برای نمونه ضمیمه&zwnj; متن پژوهشی در بر دارد.<br /><br />عباس بهارلو نیز سال 1375 کتاب &laquo;معرفی و نقد فیلم&zwnj;های حاتمی&raquo; را نوشت که توسط دفتر پژوهش&zwnj;های فرهنگی چاپ شد و سال 1379 کتاب &laquo;علی حاتمی&raquo; را به رشته تحریر درآورد که از سوی نشر قصه منتشر شد. جلد اول از مجموعه &laquo;یاد&raquo; نوشته این پژوهشگر نیز به علی حاتمی اختصاص دارد که سال 1393 انتشارات ایده خلاقیت آن را منتشر کرد. در این کتاب به &nbsp;گفت&zwnj;وگوهای شفاهی، گردآوری نقد و نظرهای هنری بر آثار علی حاتمی و نقش او در بستر اجتماعی خود پرداخته شده است. با این پژوهشگر، محقق و منتقد گفت&zwnj;وگویی انجام دادیم که در ادامه می&zwnj;خوانید.&nbsp;</span></p><p style="text-align: center"><span style="font-size: 12px"><img src="http://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=89570&amp;type=imgCenter" width="425" height="636" style="margin-left: auto; display: block; margin-right: auto" alt="" />عباس بهارلو</span></p><p style="text-align: right"><span style="font-size: 12px"><b>شادروان علی حاتمی در کنار کارگردانی، نویسنده فیلم&shy;نامه&zwnj;&shy;هایش هم بود. در فیلم&zwnj;&shy;های او با گفت&shy;&zwnj;وگوهای ماندگار و زبانزدهای بسیاری مواجه هستیم که نشان از ذهنی پویا و خلاق دارد. بی&zwnj;&shy;شک حاتمی در این عرصه، کارگردان و فیلم&shy;نامه&zwnj;&shy;نویسی بی&zwnj;&shy;رقیب است.</b><br />من چه سال 1375 که کتاب &laquo;معرفی و نقد فیلم&shy;&zwnj;های علی حاتمی&raquo; را تالیف می&zwnj;&shy;کردم، و چه در دو سال اخیر که سخت مشغول کار روی آخرین کتابم (&laquo;اصطلاحات گفتاری در فیلم&zwnj;&shy;های سینمای ایران&raquo;) هستم، به این یقین رسیدم که حاتمی در تمام سال&shy;&zwnj;های حیات هنری&zwnj;&shy;اش در استفاده از فنون و شگردهای نمایش&zwnj;نامه&zwnj;نویسی، به&zwnj;ویژه گفت&zwnj;وگوپردازی، حساسیت و کوشاییِ منحصربه&zwnj;&shy;فردی از خود نشان داده بود. آن&shy;چه در همه فیلم&zwnj;&shy;های حاتمی آشکارا می&zwnj;&shy;توان دید و شنید استفاده از اشعار، مثل&zwnj;ها، افسانه&zwnj;ها و حکایت&zwnj;های عامیانه است. درواقع حاتمی در جایگاه فیلم&zwnj;نامه&zwnj;نویس و کارگردان روایت خود را به زبانی ساده ـ و گاه به تاسی از زبان نقالان و سخن&zwnj;وران ـ بیان می&zwnj;کرد، و برای جلب توجه بیننده و برانگیختنِ تحسین او به زبان&zwnj;آوری و صنعت&zwnj;گری و آرایش کلام می&zwnj;پرداخت؛ به این معنی که گاهی از لغت&zwnj;ها و ترکیب&zwnj;های فخیم و مصنوع و مطنطن استفاده می&zwnj;کرد، بی&zwnj;آن&zwnj;که شاید در نظر بیاورد گوینده این لغت&zwnj;ها و ترکیب&zwnj;های پرورده چه کسی است.<br /><br />شادروان حاتمی در عین حال در همه فیلم&zwnj;هایش بیش&zwnj;&shy;وکم روایت&zwnj;گر بود و با زبان نقل و لحنِ شهر فرنگی&zwnj;ها حکایتش را بازمی&zwnj;گفت. در زبان حاتمی گرایش شدیدی به استعمال الفاظی که متمایز از زبان روزمره و عادی است دیده می&zwnj;شود. کاربرد ساختِ نحویِ کهنه زبان در فیلم&zwnj;های او، در بسیاری موارد، جانشین ساخت نحویِ معمولی و روزمره شده است. به&shy;&zwnj;عبارت دیگر، یکی از عوامل تشخُص زبان در فیلم&zwnj;های حاتمی استفاده از کلمه&zwnj;ها و ترکیب&zwnj;های فخیم و گاه مهجور و انتخاب تلفظ قدیمی کلمه&zwnj;ها است که با لحن و غنای مخصوصی، که باید آن&shy;را جزو سبک او به حساب آورد، همراه است. البته او کلمه&zwnj;ها یا ساخت نحوی جمله را فقط از حیث قدمت و کهنگی آن&zwnj;ها به&zwnj;کار نمی&zwnj;ُبرد، بلکه به توازن و ضرباهنگ و ریتم کلمه&zwnj;ها و ترکیب&zwnj;ها نیز کاملا توجه داشت. هم&zwnj;چنین او از زبان محاوره کوچه بازاری و آوای دوره&zwnj;گردها نیز بهره می&zwnj;گرفت، و بافت ادبی و زبان فصیح را با کنایه&zwnj;ها و ترکیب&zwnj;های عامیانه و مثل&zwnj;های رایج درمی&zwnj;آمیخت، و این درآمیختگی، که گاه با ظرافت تمام انجام می&zwnj;گرفت، امتیاز اصلی زبان او در فیلم&zwnj;&shy;هایش محسوب می&zwnj;&shy;شود.<br /><br /><img src="http://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=89571&amp;type=imgCenter" style="margin-left: auto; display: block; margin-right: auto" alt="" /></span></p><p style="text-align: right"><span style="font-size: 12px"><b>همان&shy;طور که اشاره کردید اکثر آثار زنده&zwnj;یاد حاتمی جنبه تاریخی دارند و پیوند آن&shy;ها با ادبیات نیز آشکار است. او در کارهای سینمایی و نمایشی خود از قصه&zwnj;ها و مثل&zwnj;ها و گفتار&zwnj;های عامیانه مردم کوچه و بازار بهره فراوان برده است. &nbsp;به نظر شما این بهره&zwnj;گیری و استفاده از اصطلاحات از چه روی بود؟ و چه&zwnj;&shy;گونه از آن&zwnj;ها استفاده می&zwnj;کرد؟</b><br />استفاده از زبان مردم کوچه و خیابان و اصطلاحات عامیانه از این تا آن فیلم حاتمی بیش&shy;&zwnj;وکم متفاوت است. او در آثارش از &laquo;حسن کچل&raquo; (1349) تا آخرین آن&shy;ها &laquo;دل&shy;شدگان&raquo; (1371) در استفاده از زبان و روایت&zwnj;&shy;های شفاهی (و البته مکتوب) همواره با دقت و تیزبینی و نکته&zwnj;&shy;سنجی فراوان رفتار کرد. به&zwnj;&shy;عنوان مثال در &laquo;حسن کچل&raquo; علاوه بر استفاده از زبان هجایی، که مشخصه اصلی فیلم است، عمده تلاش خود را صرف پروردن ترانه&zwnj;ها و تصنیف&zwnj;هایی کرد که گفت&zwnj;وگوی آدم&zwnj;های قصه نیز در متن آن&zwnj;ها ارایه می&zwnj;شود. در &laquo;قلندر&raquo; (1351) گفت&zwnj;وگوها درون&zwnj;مایه داستان را روشن و شخصیت&zwnj;ها را معرفی می&zwnj;کنند؛ اگر چه در پاره&shy;&zwnj;ای از لحظه&zwnj;های فیلم کاربرد لغت&zwnj;&shy;ها، اصطلاح&shy;&zwnj;ها، تعبیرها و حتی لحن ادای کلمه&zwnj;&shy;ها به گونه&zwnj;ای است که تمایز شخصیت و سنخ&zwnj;&shy;ها را نشان نمی&zwnj;دهد. به&zwnj;&shy;عنوان مثال آقاقلندر، پهلوان &shy;صادق، مادر، عشرت، اشرف و اصغر همه کمابیش شبیه هم سخن می&zwnj;گویند، حتی گاهی پاره&zwnj;ای اصطلاح&zwnj;&shy;های خاصِ قلندر را از زبان عشرت و پهلوان &shy;صادق و دایه&zwnj;خانم نیز می&zwnj;شنویم. با وجود این، &nbsp;آن&zwnj;چه آن&shy;ها را واقعی ـ واقعی در حد واقعیتِ داستان ـ جلوه می&zwnj;دهد، سازگاری گفت&zwnj;وگوها با ویژگی&zwnj;های شخصی و طبیعی آن&shy;&zwnj;ها است.<br /><br />اگر بخواهم به تک&shy;تک فیلم&zwnj;&shy;های حاتمی اشاره کنم کار به درازا می&shy;&zwnj;کشد که طبعا از حوصله این گفت&zwnj;&shy;وگو خارج است، بنابراین به نمونه دیگری از زبان&zwnj;آوری و صنعت&zwnj;گری حاتمی در فیلم &laquo;سوته&zwnj;&shy;دلان&raquo; (1356) اشاره می&zwnj;&shy;کنم و می&shy;&zwnj;گذرم. اگر دقت کنیم زبان یا گفت&zwnj;وگو در این فیلم نقش ساختاری دارد، جزو بدنه اصلی داستان فیلم است، و همان نقش یا کارکردی را دارد که تصویر باید داشته باشد. برای نمونه گفت&zwnj;وگوهای دکتر و اقدس، اگر چه ظاهرا رابطه آن&zwnj;دو به وخامت گرایده، از یک هم&zwnj;دلی و کششِ درونی حکایت می&zwnj;کند که نه در صورت ظاهر کلمات، بلکه در لایه پنهانی گفتار آن&zwnj;ها نهفته است، و نشانه حد اعلای ظرافت در گفت&zwnj;وگوپردازی است؛ یا در گفت&zwnj;وگوی حبیب&zwnj;آقا و فروغ&zwnj;الزمان حرف&zwnj;های دو دل&zwnj;داده میان&shy;سال در امتداد یک&zwnj;دیگر قرار دارند و هر کدام دیگری را تکمیل می&zwnj;کنند؛ یا در فصل ماقبل آخر، موقعی که فروغ&zwnj;الزمان خبرِ ازدواج مجید را به حبیب&zwnj;آقا داده است، گفت&zwnj;وگوی سوءِتفاهم&zwnj;آمیز حبیب&zwnj;آقا و مجید، که دو طرف یک میز نشسته&zwnj;اند و چراغ حباب&zwnj;داری بالای سرشان روشن است، با فراست و روشن&zwnj;بینی تمام نوشته شده است.<br />&nbsp;<br /><img src="http://app.akharinkhabar.ir/AndroidOnlineNewsImage.aspx?id=89565&amp;type=imgCenter" width="688" height="500" style="margin-left: auto; display: block; margin-right: auto" alt="" /><br /><b>به هر حال سینما هنری نو یا به اصلاح زبانی جدید برای بیان برخی تفکرات است. به نظر شما حاتمی با استفاده از سینما و نوع خاص پرداختش به مضامین مختلف قصد داشت از زبان و روایت&zwnj;&shy;های شفاهی پاسداری کند.</b><br />این&shy;که قصد او چه بوده آشکارا در فیلم هایش عیان است. حاتمی تا روزهایی که تلاشِ نافرجامی را برای ساختن &laquo;جهان&zwnj;&shy;پهلوان تختی&raquo; (1374) آغاز کرد بر جایگاه بلند تجربه&zwnj;&shy;ای قرار گرفته بود که مسلما وقتی به پشت سرش نگاه می&zwnj;&shy;کرد ـ یا ما گذشته سینمایی او را مرور می&zwnj;&shy;کنیم ـ آشکار می&zwnj;&shy;شود که همه آن آداب و اصول&zwnj;&shy;های زبانی، که از سال&zwnj;&shy;های جوانی برای او جذاب بودند، در نظرش کماکان واجد اهمیت&zwnj;&shy;&shy;اند. او تا واپسین فیلمش ضمن آن&shy;که در آرایش و پیرایش آدم&zwnj;&shy;ها و صحنه&shy;&zwnj;ها وسواس داشت و اوضاع زندگیِ فردی و شخصی و موقعیت&zwnj;&shy;های عاطفی را مد نظر قرار می&shy;داد، ملاحظات زبانی را هم با دقت و صرافت رعایت می&zwnj;&shy;کرد. شاید نکته مهم در کارنامه سینمایی شادروان حاتمی فقط تلاش برای رعایت این ملاحظات زبانی نبود، درواقع ـ به گمان من ـ آن&shy;چه در فیل&zwnj;م&shy;های او بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد به کار بردن دقیق این ملاحظات زبانی است. کار بی&shy;&zwnj;وقفه و فرساینده&shy;&zwnj;&shy;ای که من در دو سال اخیر روی کتاب &laquo;اصطلاحات گفتاری در فیلم&zwnj;&shy;های سینمای ایران&raquo; انجام داده&shy;&zwnj;ام و کماکان ادامه دارد، دست&shy;کم یک نکته را به خود من ثابت کرده است: شادروان علی حاتمی تنها فیلم&shy;سازی است که موفق شده است در همه آثارش ـ تاکید می&zwnj;&shy;کنم در همه آثارش ـ چه آن&shy;ها که درون&shy;مایه تاریخی دارند و چه آن&shy;ها که حکایت&zwnj;&shy;های معاصر را روایت می&zwnj;&shy;کنند، چه آن&shy;ها که شخصیت&zwnj;&shy;ها و سنخ&zwnj;&shy;هایش جا&shy;هل&zwnj;&shy;ها و لا&zwnj;&zwnj;ت&zwnj;&shy;ها و باج&shy;خورها و عربد&zwnj;ه&zwnj;&shy;جوها هستند، و چه آن&shy;ها که &laquo;آدم&raquo;های فیلم&zwnj;&shy;هایش قشرهای باسواد و فرهیخته یا &laquo;آدم&zwnj;های تاریخی&raquo; را نمایندگی می&zwnj;&shy;کنند، دیالوگ&zwnj;&shy;های خوب و پاکیزه&shy;&zwnj;ای بنویسد که خیلی از معاصران او و دنباله&zwnj;&shy;روهایش فقط ادعای نوشتن&zwnj;&shy;اش را دارند. این &laquo;دعوا&raquo;یی است که شاید لازم باشد روزی روزگاری ـ برای آن&shy;که &laquo;حق به حق&zwnj;&shy;دار برسد&raquo; ـ با ذکر نام و مصداق&shy;&zwnj;هایش در ادبیات نوشتاری&shy;مان راه بیندازیم. فعلا که فرصتش نیست.&nbsp;</span></p><p style="text-align: right">&nbsp;</p><p style="text-align: right"><span style="font-size: 12px">منبع: ایبنا</span></p>