233134 چرا انتخابات کنگره برای ایران مهم است؟ <p><span style="font-size: 12px"><b>فردین افتخاری| </b>کنگره ایالات متحده امریکا همزمان با انتخابات ریاست&zwnj;جمهوری این کشور انتخابات بسیار مهمی پیش&zwnj;رو دارد و طی آن، همه کرسی&zwnj;های مجلس نمایندگان و 35 کرسی مجلس سنا باید مجددا در معرض رای مردم ایالت&zwnj;های متبوع خویش قرار بگیرند. انتخابات کنگره تا حدودی پیش&zwnj;بینی&zwnj;ناپذیر است و به دلیل ماهیت کاملا ایالتی آن، نظرسنجی&zwnj;ها و پایش&zwnj;های دقیق و ملی در مورد آن کم صورت می&zwnj;گیرد. این امر اما از نقش تعیین&zwnj;کننده کنگره در سیاست خارجی امریکا نمی&zwnj;کاهد. به ویژه اینکه در فضای سیاستگذاری و گفتمانی این نهاد قانونگذاری در حوزه سیاست خارجی، ایران جایگاهی بسیار پویا و مهم نیز دارد.<br /><br /><b>کنگره امریکا: مهندس ریل تحریم</b><br /><br />قانون&zwnj;های تحریمی جامع کنگره که از دهه 1990 با قانون داماتو شروع شد و به ویژه پس از سال 2010 با سه قانون تحریمی دیگر یعنی &laquo;قانون جامع تحریم&zwnj;ها، پاسخگویی و عدم سرمایه&zwnj;گذاری ایران (کیساد) 2010&raquo;، &laquo;قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه 2012&raquo; و &laquo;قانون کاتسا 2017&raquo; تداوم یافت، در کنار برخی قوانین دیگر امریکا مثل &laquo;قانون اختیارات اقتصادی در شرایط اضطراری بین&zwnj;المللی (IEEPA)&raquo;، یک بنیان قانونی بسیار فراخ و منعطفی را در اختیار روسای جمهوری امریکا قرار داده است تا بر اساس اقتضای شرایط از منظر خود، تحریم&zwnj;های متنوعی را علیه ایران از طریق دستورهای اجرایی (EO) اعمال کنند. دستور&zwnj;های اجرایی که روسای جمهوری امریکا از جمله ترامپ برای تحریم بخش&zwnj;های مختلف کشورمان از جمله اقتصاد صادر می&zwnj;کنند، در حقیقت تشخیص موقعیت اجرای قوانین مشخص کنگره به وسیله کاخ سفید است. باید افزود که علاوه بر قوانین خاص تحریمی مذکور، موضوع ایران عمدتا در قوانین بودجه سالانه وزارتخانه&zwnj;های مختلف امریکا از جمله وزارت&zwnj;های دفاع (DOD)، خارجه یا امنیت میهن (DHS) نیز گنجانده و نظر و اراده کنگره برای اجرا به آنها ابلاغ می&zwnj;شود. لذا باید گفت که کنگره در تعریف حوزه اختیارات تصمیم&zwnj;گیری دولت امریکا یک اهمیت و جایگاه ویژه و برای کشورمان نیز نقشی نسبتا در سایه دارد. فارغ از اینکه چه کسی سکاندار کاخ سفید باشد، او در هر اقدام و گام عقب&zwnj;نشینی، از جمله مذاکره و لغو یا تعلیق تحریم&zwnj;های ایران، باید پاسخگوی کنگره باشد و به کمیته&zwnj;های معین&zwnj; در متن قوانین مختلف مرتبط با موضوع ایران، گزارش کار مکتوب و توجیهی ارسال کند. تقریبا قریب به اتفاق قوانین تحریمی کنگره علیه کشورمان شرایطی را برای رییس&zwnj;جمهور امریکا ترسیم کرده&zwnj;اند که در صورت تحقق آن شرایط به ویژه در &laquo;رفتارهای ایران&raquo; است که او می&zwnj;تواند نسبت به لغو یا تسکین تحریم&zwnj;ها اقدام کند. چنانکه مثلا دستور اجرایی شماره 13716 اوباما در ژانویه سال 2016 برای لغو تحریم&zwnj;های هسته&zwnj;ای، در ابتدا عنوان می&zwnj;کند که با استناد به اختیارات ناشی از قوانین مشخص کنگره است که این دستور اجرایی را برای لغو بخش مشخصی از تحریم&zwnj;های ایران صادر می&zwnj;کند. بدین&zwnj;تریب، فرامین اجرایی تحریمی روسای جمهوری امریکا در واقع روبنایی است بر یک شاکله و زیربنای مستحکم از قوانین تصویب شده به وسیله نمایندگان قانونی مردم امریکا در دو مجلس. این قوانین به راحتی تحول و تکامل می&zwnj;یابند و بندها و مفاد جدیدی نیز بنا به مسائل نوین به عنوان متمم به آنها اضافه یا حذف می&zwnj;شود. اما کل یک قانون&zwnj; به سادگی ملغی و کنار گذاشته نمی&zwnj;شود.<br /><br /><b>فرآیند تحلیل اطلاعات و نظریه&zwnj;پردازی در کنگره</b><br /><br />از سوی دیگر، فرآیند تحلیل اطلاعات و نظریه&zwnj;پردازی در میان اعضای کنگره که قوانین مصوب در حقیقت منتج از آن است، یک پدیده چندوجهی و پیچیده است. اساسا، اعضای کنگره اطلاعات و تحلیل خود را از چند منبع تحصیل کرده و سپس با تکیه بر آنها تلاش می&zwnj;کنند عقاید و جهان&zwnj;بینی&zwnj;شان در عرصه سیاست خارجی را مستند و مستدل جلوه دهند. تحلیل اطلاعات و نظر کارشناسی از سوی متخصصان اندیشکده&zwnj;های مطرح امریکایی، اولین منبع این فرآیند در کنگره است. اعضای ارشد کمیته&zwnj;های تخصصی کنگره به ویژه کمیته&zwnj;هایی مثل سیاست خارجی، اطلاعات و امنیت میهن که باید در خصوص موضوعات کلان امنیت ملی و سیاست خارجی تصمیم&zwnj;گیری و قانونگذاری کنند، با طیف گسترده&zwnj;ای از کارشناسان اندیشکده&zwnj;ها، وکلا، بانکداران، کهنه&zwnj;سربازان و تحلیلگران ارتباط نزدیک دارند و عمدتا در قالب جلسات تستیمونی (جلسه شهادت)، در کنگره از آنان پذیرایی و نظرا&zwnj;ت&zwnj;شان را دریافت می&zwnj;کنند. دومین منبع این است که اعضای کنگره و به&zwnj;طور خاص سناتورها و نمایندگان موثر در حوزه&zwnj;های سیاست خارجی و مسائل اطلاعاتی، به سفرهای خارجی و میدانی متعددی از جمله در خاورمیانه مثل عراق، سوریه و لبنان می&zwnj;روند و شرایط را به صورت تجربی از نزدیک می&zwnj;سنجند و در جریان این امر، داده&zwnj;های لازم به صورت آشکار یا محرمانه در اختیارشان قرار می&zwnj;گیرد. و نهایتا سومین منبع تصمیم&zwnj;سازی در کنگره، میزبانی عمومی یا محرمانه از مقام&zwnj;های موثر اطلاعاتی، امنیتی و نظامی قوه مجریه است که آنها نیز طی فرآیند جلسات تستیمونی سخنان و داده&zwnj;های عمومی یا طبقه&zwnj;بندی &zwnj;شده خود را به صورت شفاهی و کتبی به اعضای کمیته مربوطه ارایه می&zwnj;دهند. بنابراین نکته محوری این است که قانونگذاران کنگره افرادی کاملا مطلع و آگاه هستند و با اتکا به اطلاعات موثق و جامع تصمیم&zwnj;گیری و موضع&zwnj;گیری می&zwnj;کنند، هرچند ممکن است که از اطلاعات موثق برداشت&zwnj;های مغرضانه&zwnj;ای نیز داشته باشند. در نتیجه وقتی آنها به یک تصویری از ایران می&zwnj;رسند، در واقع از یک فرآیند پردازش اطلاعات عبور می&zwnj;کنند، با یک جمعی از افراد مرتبط می&zwnj;شوند و با اتکا به یک مجموعه&zwnj;ای از داده&zwnj;ها، تحلیل خود از ایران را ارایه می&zwnj;دهند. این در حالی است که خود ایران بر خلاف سایر کشورها و لابی&zwnj;گری&zwnj;ها، کوچک&zwnj;ترین تلاش موثری برای اثرگذاری بر این&zwnj;گونه نتایج و تصویرسازی&zwnj;های منفی احتمالی انجام نمی&zwnj;دهد.<br /><br /><b>کنگره و ایران: توافق تحلیلی و تفاوت اجرایی میان دو حزب</b><br /><br />ایران در کنگره برای هر دو حزب حایز جایگاه ویژه&zwnj;ای است. در این نهاد پیچیده، دموکرات&zwnj;&zwnj;ها و جمهوری&zwnj;خواهان تفاوت&zwnj;های مهم و چشمگیری در نوع نگاه به ایران و تعریف آن ندارند و نظرات&zwnj;شان در این موضوع از همپوشانی&zwnj; عمده&zwnj;ای برخوردار است، لکن در نوع رفتار و مواجهه با ایران دارای اختلاف دیدگاه هستند. در حالی که دموکرات&zwnj;ها یک سیاستگذاری (Policy) چندلایه، هدفمند، راهگشا، کم&zwnj;ریسک، گام به گام و هماهنگ با متحدان را می&zwnj;جویند، جمهوری&zwnj;خواهان مجموعه اقدامات واکنشی، همسطح و فوری به &laquo;رفتارهای ایران&raquo;، تقویت و تسلیح متحدان خاورمیانه&zwnj;ای و تحریم&zwnj;های گسترده را حمایت می&zwnj;کنند و دغدغه سیاستگذاری مشخص با بازدهی معقول و قابل&zwnj; پیش&zwnj;بینی ندارند. برای نمونه، اگر به جلسات تستیمونی مقام&zwnj;های دولتی در کنگره امریکا پس از ترور سردار سلیمانی بنگریم، مشاهده می&zwnj;شود که اعضای ارشد دو حزب ابتدا این را اعلام می&zwnj;کنند که تفسیر و تحلیل آنها از نقش و جایگاه سردار سلیمانی همانی است که کاخ سفید اعلام می&zwnj;کند. اما زمانی که نوبت به تحلیل نتایج این ترور و تاثیر آن بر شرایط منطقه و سیاست خارجی ایران می&zwnj;رسد، درگیری&zwnj;های لفظی و گفت&zwnj;وگوهای چالش&zwnj;برانگیز میان آنها بروز می&zwnj;یابد. این نقطه ظهور اختلاف و چالش میان دو حزب اصلی در کنگره، نقطه&zwnj;ای است که می&zwnj;طلبد سامانه سیاستگذاری خارجی در ایران درباره نحوه بهره&zwnj;گیری از آن تدبیری بیندیشد. این موضوع به&zwnj;طور خاص در هر توافق و مذاکره آتی با امریکا یک ضرورت است و تهران باید در چارچوب تدوین یک برنامه جامع، تعامل حساب&zwnj; شده با سناتورهای برجسته و ارشد مجلس سنا، به ویژه سناتورهای عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنا و حتی سناتورهای سرشناس بازنشسته را مدنظر قرار دهد. سناتورهای میانه&zwnj;رو مثل دایان فاینستاین، باب منندز، رند پال جمهوری&zwnj;خواه، بن کاردین، تیم کین، جین شاهین، تام یودال ضدجنگ (که اعلام کرده بازنشسته خواهد شد) و کریس مورفی می&zwnj;توانند از جمله طرف&zwnj;های معقول برای چنین تعاملی در نظر گرفته شوند. البته در این&zwnj;گونه تعامل&zwnj;ها، حتما باید مفاد قانون لوگان امریکا که ناظر به دیدار شهروندان فاقد مسوولیت رسمی این کشور با طرف&zwnj;ها و دولت&zwnj;های خارجی است، لحاظ شود. ایران نیز می&zwnj;تواند ظرفیت مهم شخصیت&zwnj;های دیپلماتیک برجسته و مجرب کشور را به نحو مطلوبی در این مسیر به کار گیرد.<br /><br /><b>اجماع کانون&zwnj;های کارشناسی و کنگره در مورد لزوم یک توافق جامع با ایران</b><br /><br />اهمیت نکته فوق زمانی دوچندان می&zwnj;شود که بدانیم محافل فکری و تحلیلی و به ویژه اندیشکده&zwnj;های معتبر و برجسته امریکا روی ضعف&zwnj;های توافق برجام و علل ناکامی آن به&zwnj;طور عمیق کار کرده&zwnj;اند. یک نتیجه تقریبا مشترک که از سوی آنها اعلام شده، این است که توافق با ایران نباید صرفا بر مساله هسته&zwnj;ای متمرکز باشد و موضوعات دیگری مثل برنامه موشکی و نفوذ منطقه&zwnj;ای ایران یا موضوع حقوق بشر نیز باید در دستورکار هر مذاکره و توافقی قرار بگیرد. البته استنتاجات دوایر فکری و تحلیلی امریکا از امر مذکور متفاوت است و آنها لزوما یک دستور کار واحد ارایه نداده&zwnj;اند. برای مثال، اندیشکده &laquo;امنیت امریکایی نوین (CNAS) &raquo; در امریکا که افرادی همچون ریچارد نفیو، پیتر هرل و الیزابت روزنبرگ از تحریم&zwnj;نویسان عصر اوباما جزو کارشناسان ارشد و برجسته آن محسوب می&zwnj;شوند، اخیرا در گزارشی مبسوط با تاکید بر لزوم پیگیری یک توافق جامع شامل موضوعات مذکور با ایران، مساله را با فرض انتخاب جو بایدن چنین تشریح کرده&zwnj;ا&zwnj;ند که او نباید فشار حداکثری ترامپ را به یک&zwnj;باره کنار بگذارد و به سرعت وارد برجام شود، بلکه باید ضمن حفظ اولیه فشارها، راهبرد ترامپ را از طریق الصاق متمم&zwnj;هایی مثل ارایه مشوق&zwnj;ها و امتیازهای اقتصادی به ایران و باز کردن معبرهایی برای امکان&zwnj;پذیری مذاکره و دیپلماسی به پیش ببرد. در مقابل، اتاق فکرهای تندرو و محافظه&zwnj;کار مثل اف&zwnj;دی&zwnj;دی، هادسن و هریتیج نیز با تاکید بر لزوم پیگیری یک توافق جامع با ایران، اما همان شروط دوازده&zwnj;گانه وزیر خارجه امریکا را به عنوان توافق جامع ترویج می&zwnj;کنند و بر راهبرد کنونی ترامپ صحه می&zwnj;گذارند. در طرف دیگر، اراده مجلس سنا هم که تصویب تعهدات خارجی امریکا در شمول اختیارات آن قرار دارد، یک توافق جامع با ایران است و در این امر، یک اجماع دوحزبی (Bipartisanship) برقرار است. البته باز هم باید خاطرنشان کرد که جمهوری&zwnj;خواهان این توافق جامع را یکجا می&zwnj;خواهند ولی در مقابل، دموکرات&zwnj;ها رویکردی گام به گام تا رسیدن به این تفاهم جامع را مدنظر دارند. اگرچه کنگره راسا نمی&zwnj;تواند الگوی مطلوبی برای توافق با ایران ارایه کند، اما رییس&zwnj;جمهور آتی امریکا چاره&zwnj;ای جز تمکین به شروط مدون و مصرح در قوانین کنگره در این مورد مهم ندارد و با فرض اینکه تهران و واشنگتن، در توافق&zwnj;های آتی خود به دنبال مهر تایید کنگره خواهند بود، حداقل روی کاغذ باید آن تصویر کلان و ایده&zwnj;آل مطلوب کنگره که در قوانین تحریمی خود علیه ایران ترسیم کرده&zwnj; است، برآورده شود تا نهایتا مهر تایید کپیتال هیل بر هر توافقی میان ایران و واشنگتن نقش ببندد.</span></p><p><span style="font-size: 12px">پیمان&zwnj;ها و تعهدات خارجی امریکا در مجلس سنا با رای مثبت دوسوم اعضا و نه اکثریت ساده تصویب می&zwnj;شود. از آنجایی که یکی از دو حزب با فاصله کمی از حزب دیگر حزب اکثریت سنا می&zwnj;شود، لذا برای کسب دوسوم آرای مورد نیاز تصویب یک قرارداد و تعهد خارجی، حزب موافق نیاز پیدا می&zwnj;کند که نظر تعدادی سناتور از حزب مخالف را هم جلب کند. بنا به این امر، حتی اگر دموکرات&zwnj;ها در ماه نوامبر انتخابات سنا را برنده شوند نهایتا خواهند توانست حزب اکثریت شوند و بعید است بتوانند تعداد 45 کرسی کنونی خود را به دوسوم یعنی حداقل 66 کرسی برسانند. بنابراین، هر توافق فرضی و احتمالی میان تهران و واشنگتن برای جلب نظر مثبت کنگره باید بتواند همزمان نظر دو حزب مجلس سنا را جلب کند. با توجه به تحلیل&zwnj;ها و شواهد موجود، چنین انتظار می&zwnj;رود که هر رییس&zwnj;جمهور و کنگره&zwnj;ای که سر کار بیاید، دستورکار مذاکرات جامع و نیل به یک پیمان راهبردی و نه توافق موضوعی با ایران را مدنظر داشته باشد. البته ناگفته نماند که به لحاظ ترکیب سنا و حزب رییس&zwnj;جمهور، سناریوهای مختلفی می&zwnj;تواند در موضوع ایران و نوع رویکرد دولت امریکا متصور باشد که هر کدام جوانب و جزییات خاص خود را دارند. لکن، گزاره&zwnj;ای که با مشاهده فضای تحلیلی و کارشناسی داخل امریکا می&zwnj;توان گفت، این است که نخبگان فکری و اجرایی امریکا قائل به توافق صرفا هسته&zwnj;ای با ایران نیستند. چنانکه سخن آن رفت، شریان&zwnj;های نفوذ و اثرگذاری مختلفی به کنگره جریان دارد و تصویری که این نهاد از ایران ارایه می&zwnj;دهد، در چشم بسیاری به نوعی انعکاس نظر و ذهنیت مردم امریکا تلقی می&zwnj;شود. هر تلاشی برای غبارزدایی از تحلیل&zwnj;ها و نظرات منفی کنگره نسبت به کشورمان، یک گام رو به&zwnj; جلو و روشنگرانه است. در مقام سیاستگذاری و اجرا، ایران نباید سطح تعاملات خود را فقط به کاخ سفید منحصر کند و بلکه در کنار آن، سودمند است که عرصه&zwnj;ای برای توجیه یا تصحیح فضای ایران&zwnj;شناسی کنگره نیز تعریف شود. برای نمونه، سناتورهای تندرو و ایران&zwnj;ستیز مجلس سنا مثل سناتور تام کاتن که سابقه خدمت نظامی در خاورمیانه دارند و نیز نمایندگان متعددی از مجلس نمایندگان، همواره این سخن را بر زبان جاری می&zwnj;کنند که &laquo;ایران باعث مرگ بیش از 600 امریکایی در خاورمیانه شده است&raquo;. انعقاد این حرف بی&zwnj;اساس در تریبون&zwnj;های اثرگذار، ذهنیتی به غایت منفی و کدر نسبت به ایران ایجاد می&zwnj;کند که با انفعال ایران در روشنگری و تکذیب مستند آن، در اذهان و رسانه&zwnj;های جمعی تثبیت هم می&zwnj;شود. از سوی دیگر، این&zwnj;گونه مباحث و مطالب در کنگره با لابی&zwnj;گری&zwnj;ها و نظرات تکمیلی دیگر دچار انباشت شده و گاهی اساس تصویب یک قانون یا قطعنامه ضدایرانی نیز قرار می&zwnj;گیرد.</span></p><p>&nbsp;</p><p><span style="font-size: 12px">منبع: اعتماد</span></p>