227541 سرمقاله فرهیختگان/ داشبورد‌‌‌‌های‌ هوشمند شهری طرحی نو برای مدیریت یکپارچه « داشبورد‌‌‌‌های‌ هوشمند شهری طرحی نو برای مدیریت یکپارچه » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم میثم اقربایی‌فام است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: <p><span style="font-size: 12px">لزوم مواجهه فناورانه با امر حکمرانی و عبور از سیستم&zwnj;های وزارتخانه&zwnj;ای قرن بیستم، سیستم حکمرانی را به سمت&zwnj;وسوی درگاه&zwnj;های یکپارچه الکترونیک سوق می&zwnj;دهد.<br /><br />رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر با هیات دولت یکی از موارد ضروری برای ایجاد اصلاحات ساختاری را &laquo;راه&zwnj;اندازی سامانه&zwnj;های اطلاعاتی و اتصال این سامانه&zwnj;ها به یکدیگر&raquo; برشمردند. ازجمله مسائل سامانه&zwnj;های اطلاعاتی عدم&zwnj;اتصال سیستم&zwnj;ها به یکدیگر و درج اطلاعات به&zwnj;صورت بخشی است که داشبورد1های شهری قابلیت تجمیع بسیاری از سیستم&zwnj;های اطلاعاتی را در بستری واحد فراهم می&zwnj;کند.<br /><br />شاید ابتدا با لغت داشبورد ذهن ما به سمت داشبورد&zwnj;های اتومبیل روانه شود، اما امروزه داشبورد در معنای شبکه&zwnj;های متصل به یکدیگر هم به کار می&zwnj;رود. با گسترش شهرها و توسعه دامنه خدمات اداری، اقتضای مدیریت شهری به&zwnj;کارگیری سیستم&zwnj;های یکپارچه اطلاعات است که به&zwnj;طور کارآمدی اطلاعات شهری نهاد&zwnj;های مختلف را به یکدیگر متصل کند؛ این درحالی است که نبود سیستم&zwnj;های یکپارچه اطلاعاتی واحد منجر به موازی&zwnj;کاری&zwnj;های نهادی و برخوردهای بخشی در خدمات عمومی و تحمیل هزینه&zwnj;های سرسام&zwnj;آور غیرضرور می&zwnj;شود. در این سیستم کل اطلاعات ارگان&zwnj;های مختلف در قالب یک پلتفرم واحد جمع&zwnj;آوری شده و تصمیمات حاکمیتی بر پایه اطلاعات قبلی ورودی اتخاذ می&zwnj;شود. اطلاعاتی مانند جمعیت محله&zwnj;ها، نقشه اطلاعات آب، برق و گاز شهری، خطوط انتقال انرژی منطقه&zwnj;ای، تعداد خانه&zwnj;های خالی، بیکاران شهرها و محله&zwnj;های مختلف، مجوز&zwnj;های کسب&zwnj;وکار، سلامت و درمان، جرایم و امنیت، کسب&zwnj;وکارها، مراکز حمایتی، تعداد و وضعیت افراد کم&zwnj;بضاعت و صد&zwnj;ها نوع اطلاعات دیگر بخش حاکمیتی در آن تجمیع می&zwnj;شود و اطلاعات با سطوح دسترسی متفاوت بین مردم و مسوولان ذی&zwnj;ربط به اشتراک گذارده می&zwnj;شود. در ذیل مثال&zwnj;هایی عینی از مشکل عدم&zwnj;اتصال سامانه&zwnj;ها و عملیاتی نشدن اسناد بالادستی را بررسی می&zwnj;کنیم.<br /><br />1. فرآیند صدور مجوزهای کسب&zwnj;وکار و آمایش سرزمین<br /><br />یکی از موارد عینی این مشکلات فرآیند&zwnj;های کسب مجوز کسب&zwnj;وکار است، امروزه در ایران کسب مجوزهای کسب&zwnj;وکار خود تبدیل به بازاری سودده برای دلالان متصل به رانت&zwnj;ها شده است، وجود فرآیند&zwnj;های اداری پیچیده کار را برای تولیدکنندگان سخت&zwnj;تر می&zwnj;کند تا جایی&zwnj;که تولید&zwnj;کنندگان ممکن است ماه&zwnj;ها در انتظار استعلامات بخشی ارگان&zwnj;های مختلف بمانند. و جالب است بعد از مرحله مشقت&zwnj;بار صدور مجوز با کمال تعجب می&zwnj;بینیم که اعطای مجوزها در فرآیندی خارج از بررسی صحیح آمایش سرزمین و فاکتورهای عدالت توزیعی (بین مناطق مختلف کشور) انجام می&zwnj;پذیرد و در سطح کشور با خیلی از صنایع مختلف سروکار داریم که ثمری به جز اتلاف منابع و تخریب محیط&zwnj;زیست نداشته&zwnj;اند.<br /><br />2. توزیع عادلانه امکانات شهری<br /><br />در سطح شهر محلاتی خالی از بانک&zwnj;ها، ارگان&zwnj;ها، بیمارستان&zwnj;ها و دیگر نهادهای خدمت&zwnj;رسان ضروری&zwnj;اند، درحالی که در برخی مناطق فراتر از نسبت جمعیتی و اقتضائات، تجمع امکانات را شاهد هستیم و متاسفانه در فرآیند مکان&zwnj;یابی هیچ&zwnj;کدام از فاکتورهای جمعیتی و برخورداری مدنظر قرار نمی&zwnj;گیرد.<br /><br />درواقع داشبورد&zwnj;های شهری بستری است که می&zwnj;توان براساس سیاستگذاری&zwnj;های کلان، آمایش سرزمین، عدالت توزیعی، کل یک شهر و کشور را به نحو مطلوب اداره کرد، این داشبوردها به جای آیین&zwnj;نامه&zwnj;ها و بخشنامه&zwnj;های دیکته&zwnj;ای، از جز به کل فرآیند اداره را سرعت می&zwnj;بخشند و شهرهای هوشمند دنیا2 مانند سیدنی، دوبلین و لندن این سیستم&zwnj;های یکپارچه را به&zwnj;عنوان طرح&zwnj;های فناورانه حکمرانی دنبال می&zwnj;کنند.<br /><br />3. حق شفافیت و مشارکت مردم<br /><br />حکمرانی مردم&zwnj;نهاد و مشارکت مردم در پروسه تصمیم&zwnj;سازی و تصمیم&zwnj;گیری سبب افزایش امید اجتماعی و مسئولیت&zwnj;پذیری در قبال تحولات جامعه می&zwnj;شود، این داشبوردها با مشارکت مستقیم و غیرمستقیم مردم در امر حکمرانی (ازجمله امکان ثبت انتقادات و شکایات در سامانه نظارتی واحد و رفراندوم&zwnj;های مجازی محلی در موضوعات با اهمیت و...) و در معرض دسترسی قرار دادن اطلاعات املاک و مستغلات عمومی و امکان&zwnj;پذیری مقایسه عملکرد دستگاه&zwnj;های مختلف، گام موثری در شفافیت و مشارکت مردمی برمی&zwnj;دارند. اطلاعات موجود در پلتفرم امکان مقایسه شهرها و محلات با یکدیگر را فراهم می&zwnj;سازد و با آشکار شدن نقاط ضعف و قوت هریک از مناطق، می&zwnj;توان میزان اجرایی شدن اسناد بالادستی را به&zwnj;طور عینی سنجید و مورد مطالبه قرار داد و درنهایت دسترسی آزاد به اطلاعات و نظارت مردمی بی&zwnj;شک مردم را از تابعیت صرف به سطح بالاتری از مشارکت، یعنی شهروندی منتقل می&zwnj;کند. علاوه&zwnj;بر این مردم نیز می&zwnj;توانند داده&zwnj;های کسب&zwnj;&zwnj;وکارهای خصوصی خود را ثبت و معرفی کنند که درتکمیل اطلاعات جامع شهری و استفاده&zwnj;های عمومی بسیار اثرگذار است.<br /><br />4. حق توسعه بومی و فرهنگی<br /><br />توجه بر فرهنگ بومی و نیازسنجی&zwnj;های محلی، فارغ از سیستم&zwnj;های یکسان&zwnj;انگار اداری از دیگر مزیت&zwnj;های این سیستم&zwnj;هاست. توجه به نگاه ناحیه&zwnj;محور به شهرهای دارای اقتضائات مشترک خود باعث کاهش هزینه رقابت&zwnj;های بین&zwnj;شهری و اتلاف منابع کشور می&zwnj;شود. از طرفی به دلیل ویژگی&zwnj;های ناهمگن محیطی در شهرهای مختلف کشور طراحی و اجرای بومی این سیستم&zwnj;های یکپارچه خود فرصت مغتنمی برای اشتغالزایی در حوزه دیجیتال در مناطق کمتر توسعه&zwnj;یافته است. عدم وجود قاعده&zwnj;ورزی&zwnj;های صحیح درحوزه فناوری&zwnj;های دیجیتال، باعث ایجاد بازار انحصاری و غیررقابتی می&zwnj;شود که نتیجه&zwnj;ای جز حذف رقبای کوچک&zwnj;تر محلی را رقم نمی&zwnj;زند و تمرکزگرایی رسانه&zwnj;ای در حوزه فناوری دیجیتال را تعمیق می&zwnj;کند. (تفکیک آمار استانی توسعه&zwnj;دهندگان برنامه&zwnj;های ایرانی نیز نشانگر محدود بودن غالب تولیدات دیجیتال درچند شهرکشور است.)4 اما می&zwnj;توان با حمایت از برنامه&zwnj;های کاربردی&zwnj; محلی و ایجاد پلتفرم&zwnj;های بومی، بازار را به سمت&zwnj;وسوی رقابت&zwnj;پذیری سوق داد.<br /><br />5. مدیریت بحران&zwnj;ها<br /><br />از مصائب اصلی کشور هنگام بروز بحران&zwnj;ها، نبود اطلاعات دقیق و یکپارچه از مناطق بحران&zwnj;زده و تعارض صلاحیت نهادهاست که خود موجب ناهماهنگی درمدیریت بحران می&zwnj;شود. تصمیم&zwnj;گیری لحظه&zwnj;ای در بحران حرف اول و آخر را می&zwnj;زند و با دردسترس بودن اطلاعات به صورت یکپارچه نتایج تصمیم&zwnj;گیری&zwnj;ها به واقعیت&zwnj;های عینی موجود نزدیک&zwnj;تر می&zwnj;شود. به&zwnj;طور مثال در آتش&zwnj;سوزی جنگل&zwnj;ها همکاری بین&zwnj;بخشی و به کارگیری تجهیزات اطفای آتش نهادهای مختلف ضروری است، ولی به دلیل نبود سیستم&zwnj;های یکپارچه، هماهنگی فرآیند&zwnj;های اداری گاهی تا چند روز طول می&zwnj;کشد یا در زلزله&zwnj;ها، به دلیل عدم تجمیع اطلاعات دقیق از ویژگی&zwnj;های جمعیتی مناطق حادثه دیده، واحدهای تولیدی، خطوط انتقال انرژی و... فرآیندهای خدمت&zwnj;رسانی پسازلزله و اقدامات حمایتی با اما و اگرهای جدی مواجه می&zwnj;شود. از سوی دیگر در دوره تجربه&zwnj;نگاری بعد از بحران&zwnj;ها هم این سیستم&zwnj;ها می&zwnj;توانند تجارب خام سابق را حفظ کنند و برای مدیریت&zwnj;های بعدی کارساز باشند. این اطلاعات خود می&zwnj;توانند نقش بسزایی در سیاستگذاری پدافند غیرعامل ایفا کنند و طراحی تجهیزات موردنیاز شهری، مکان&zwnj;یابی دقیق سالن&zwnj;های مدیریت بحران، پایش شبکه&zwnj;های انتقال انرژی و بررسی کم&zwnj;وکیف ترافیک که همگی از اطلاعات حوادث پیشین به دست آمده است می&zwnj;تواند نقش پیشگیرانه&zwnj;ای را در وقوع بحران&zwnj;های آتی به&zwnj;عهده بگیرد.</span></p>