کد مطلب: ۲۵۸۱۷۶ | تاريخ: ۱۴۰۰/۱۱/۱۰ | ساعت: ۱۱ : ۵۱
از محتوای سریال گرفته تا شوخیهایی که نمیتوانند مخاطب را بخندانند، انتقاداتی به سریال «پلاک 13» به تهیهکنندگی سلیم ثنائی وارد شده است.
برای بررسی این حواشی و شنیدن پاسخ تیم سازنده، در کافه خبر، به گفتوگو با سلیم ثنائی، تهیه کننده، امیر ابیلی، نویسنده، فرزانه سهیلی و شهره سلطانی، بازیگر پرداختیم که در ادامه میخوانید.
ساختن سریال طنز 90 قسمتی بعد از سالها ایده جذابی است. هدف از ساخت این سریال چه بود؟
سلیم ثنائی: قالبی که برای سریال «پلاک13» در نظر گرفتیم، سیتکام است. ضمن اینکه ما با آقای ابیلی و دیگر دوستان در شبکه سه سیما هدف فرهنگسازی داشتیم و بهترین راه برای رسیدن به هدف تداوم داشتن یک قصه است. وقتی در یک بازه زمانی چهارماهه حرفتان را بگویید به مرور زمان این فرهنگ ایجاد میشود. این کار یک سفارش دهندهای داشت که یکسری مفاهیم را از ما میخواست و ما هم میخواستیم علاوه بر خنداندن مردم در ذهن آنها بنشینیم و حرفمان را بگوییم. ضمن اینکه سالیان سال بود سریالهای 90 قسمتی ساخته نشد، ما خواستیم با این حرکت، پیوندی دوباره ایجاد کنیم.
این صحبت من مرجع رسمی ندارد و فقط در حد شایعه است، اما شنیدهها حاکی از این است که سازمان اوج هم در ساخت این سریال سهیم بوده. این موضوع صحت دارد؟
ثنائی: اسپانسری که با این شبکه قرار داد بسته، صنعت بیمه است و محتوا و فرهنگسازیای که ما در تلویزیون انجام میدهیم مباحث بیمه است.
ابیلی: اینکه به اشتباه فکر میکنند کار ارتباطی به اوج دارد، احتمالا به خاطر من است، چون من برای اوج هم مینوسیم و احتمالا بچههای خبرنگار من را میشناسند.
ثنائی: من یک مورد را توضیح دهم، ما باید این اشتباه را کنار بگذاریم و بپذیریم مخاطبین ما، فقط راسته همت به بالای تهران نیستند و هدف ما از ساخت این سریال ساخت برنامه برای مردم بود و مبحث اصلی ما خانواده است، چون سالها بود که به این موضوع نپرداخته بودیم.
نوشتن یک فیلمنامه برای یک سریال 90 قسمتی، همانقدر که میتواند به موضوعات مختلفی بپردازد، ممکن است تکراری شود و مخاطب را پس بزند. چون یک جایی شوخیها تمام میشود و یا شوخیهایی انجام میشود که چندان مناسب نیست و زننده است و نویسنده به هر موضوعی دست میاندازد. بازخوردها درباره «پلاک 13» هم در همین دسته قرار داشت؟
ابیلی: اتفاقا بازخوردهای خوبی گرفتیم.سختی نوشتن فیلمنامه طنز برای تلویزیون چند چیز است. مثلا ما را با «شبهای برره»، «پاورچین» و «نقطه چین» مقایسه میکنند، اما این مورد را در نظر نمیگیرند که آن سریالها اوایل دهه هشتاد، یعنی 20 سال پیش ساخته شدهاند. آن زمان ویاودیها، شبکهها مجازی و اینترنت وجود نداشتند.
اگر در این فضا و با تمام ممیزیهای تلویزیون بتوان وارد رقابت شد کار سختی است. نکته بعدی اینکه ما در باکس دوم پخش میشویم و با این شرایط ما 29 درصد مخاطب داریم، توانستیم یک موفقیت نسبی داشته باشیم، با اینکه موضوعاتمان محدود است.
شهره سلطانی: همان زمان هم، مردم گارد زیادی نسبت به سریالهای دهه 80 داشتند، اما مدتی که میگذرد، نقدها فراموش میشوند و چون حس نوستالژیک به مخاطب دست میدهد فقط زیباییهای سریال در یاد میماند. درباره محدود بودن موضوعات باید بگویم که ما با هیچ چیز نمیتوانیم شوخی کنیم، ما حتی با جامعه خودمان هم شوخی کنیم، هنرمندان ناراحت میشوند و با تمام این مشکلات ما روبه جلو حرکت میکنیم.
ابیلی: چند سال است که معیار سریال کمدی شده «پایتخت»، «نون.خ» و «زیرخاکی» ولی بیننده و سفارش دهنده به این موضوع توجه نمیکند که ساخت سریال «پایتخت» از ده سال پیش آغاز شد و همیشه باکس عید را داشته و یکبار هم باکس رمضان به آن اختصاص پیدا کرده که بهترین و پر بییندهترین زمانهای موجود است. ضمن اینکه بودجه 15 قسمت آنها از 90 قسمت ما بیشتر بوده است.
گفتید تلویزیون ممیزی داشت، به همین دلیل دست شما کمی بسته بود، اگر «پلاک 13» در شبکه نمایش خانگی ساخته میشد دستتان بازتر، مخاطبانتان بیشتر و کیفیت سریال بهتر بود؟
ابیلی: حتما دست بازتری داشتیم اما ویاودیها هم شرایط خاص خودشان را دارند، سیتکام باید هرشب پخش شود، اگر قرار بود هفتهای یکدفعه پخش شود، اثربخش نبود، یکی از موضوعاتی که به سریال «مردم معمولی» هم ضربه زد، همین موضوع بود. به همین دلیل تلویزیون بهترین بستر برای پخش سیتکام است.
در مجموع معتقدم که این سریال در تلویزیون نتیجه مثبتی داشته است، چون با همه این شرایط، تعداد مخاطبان تلویزیون بسیار بیشتر از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی است. مجموع ویاودیهای ما روی هم 2 میلیون مخاطب دارد. درصورتی که با 29 درصد مخاطب، تقریبا بالای 20 میلیون مخاطب داریم.
در پخش «پلاک 13» هم وقفه زیاد رخ داد.
ابیلی: پیش آمده که دو یا سه قسمت پخش نشده باشد، اما لطمهای به کار وارد نکرده، چون تقریبا هر هفته، پنج قسمت را روی آنتن تلویزیون بردهایم.
خانم سلطانی شما پیشتر هم تجربه بازی در اثر طنز را داشتهاید، بعد در آثاری مثل «خانه امن» و «خسوف» بازی کردید و دوباره با سریالی مثل «پلاک 13» طنز را تجربه کردید، این سریال چه ویژگیای داشت؟
سلطانی: سال 81 یا 82 بود که سریال «باغچه مینو» میخواست ساخته شود، به من پیشنهاد دادند، قرار داد بستم، فردایش با رضا عطاران تماس گرفتم گفتم خیلی به من لطف داری، اما من واقعا میترسم که وارد دنیای طنز شوم. برای بار دوم وقتی «ترش و شیرین» را به من پیشنهاد دادند ترسم ریخته شد و این فضا را تجربه کردم. کارهای ملودرام من بیشتر بوده است. حالا چرا این فراز و نشیب را تجربه کردم، به این دلیل است که من بازیگرم، هرنقشی در هر مدیومی به من پیشنهاد شود و با معیارهای من تطبیق داشته باشد، آن را انتخاب میکنم.
سریال «پلاک 13» هم از این قاعده مستثنی نیست، وقت شش قسمت اول را برای من فرستادند، آن را خواندم و واقعا خندیدم و چون فکر میکنم که خنده یک ضرورت برای جامعه ما است، آن را پذیرفتم اما اخیرا، تعدادی از همکاران من یک گاردی نسبت به تلویزیون گرفتند که من آن را متوجه نمیشوم، شاید تمام هموطنان من وسع مالیشان به این نرسد که هزینه کنند و اشتراک در یک پلتفرم را بخرند. آنجا خیلی همه چیز ایدهآل است اما اگر ادعا دارم که بازیگر مردمی هستم، چرا نباید با تلویزیون کار کنم؟
خب چرا در حال حاضر، نویسنده و کارگردانی مانند رضا عطاران میگوید من در تلویزیون کار نمیکنم؟ در صورتی که رضا عطاران با تلویزیون شناخته شد.
ابیلی: تمام سلبریتیها همینگونه بودند، 90 درصد سلبریتیها از تلویزیون مشهور شدند.
پس چرا الان باز نمیگردند؟
ابیلی: چون تامین مالی ویاودی و سینما بیشتر است. در شبکه نمایش خانگی تولید روزی 2 تا 3 دقیقه است، در تلویزیون 15 تا 16 دقیقه به همین دلیل فشار بیشتری روی بازیگران و عوامل تولید است.
شما هم میتوانستید در شبکه نمایش خانگی سریال بسازید تا بودجه بیشتری بگیرید و کیفیت سریال افزایش پیدا کند.
ابیلی: سریال سیتکام است و البته کیفیت خوبی هم دارد. نیاز دارد که مخاطب به مرور زمان با آن ارتباط برقرار کند.
مدت زیادی است که سریال روی آنتن رفته و انتقادها هم نسبت به آن کم نیست.
ابیلی: در حال حاضر روزانه هزاران محتوای کمدی، بدون هیچ خط قرمزی در فضایی مانند اینستاگرام تولید میشود و ما باید با آنها رقابت کنیم اما «پاورچین» زمانی ساخته شد که تنها محتوای کمدی که مردم میتوانستند ببینند، همان بود. اما الان ما تنها انتخاب نیستیم بلکه یکی از گزینههای انتخابیم. حتی در شبکه نمایش خانگی هم میبینیم که سریالهایی مانند «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، «دراکولا» به کارگردانی مهران مدیری و «قبله عالم» به کارگردانی حامد محمدی هم شکست میخورد.
خانم سهیلی سریال «باخانمان» که در سال 1398 پخش شد یک شخصیت بامزه اما اعصاب خورد کن از شما به نمایش گذاشت و حالا هم در سریال «پلاک 13»، شخصیت شما یک شاعر است که خودش را خیلی عاقل، دانا و باسواد میداند. شخصیت شما در هر دو سریال شباهت داشت، این شباهت را قبول دارید؟
فرزانه سهیلی: یک شباهتهایی بین هر دو شخصیت است اما سعی کردیم شیرینیهایی هم به نقش اضافه کنیم چون اگر اینگونه نباشد، مخاطب از شخصیت بازیگر بدش میآید. شخصیت فرناز یک کاریکاتوری از تعدادی روشنفکرنما است که به واسطه خرده سواد و خواندن چند مطلب در اینستاگرام، چندین نفر او را دنبال میکنند. اگر این شخصیت در قالب طنز ارائه نشود و در واقعیت چنین فردی را ببینیم، شاید دوست داشته باشیم او را بزنیم چون این افراد آسیبرسانان به فرهنگ یک کشورند.
یک نگاه به اطراف بیندازیم، اینفلوئنسرهای زیادی هستند که دقیقا شخصیتی مشابه فرناز دارند، میتوانیم بگوییم شخصیت شما در این سریال، یک بازنمایی از رفتار تعدادی از آدمها در فضای مجازی است؟
سهیلی: بله، موضوعی که مطرح میشود این است که در حال حاضر اینستاگرام تعیین کننده شده است. اگر کسی کاری انجام دهد و به او بگوییم چرا این کار را انجام میدهی، این رفتار غلط است، میگوید من 2 میلیون فالوئر دارم، هر کاری دوست داشته باشم انجام میدهم به همین دلیل نقد، کارکرد خودش را از دست داده است و هنرمند واقعی کارش سختتر شده است.
سلطانی: البته بعد از کرونا مردم بیشتر نسبت به این موضوع آگاه شدند.
آقای ابیلی شخصیت فرناز در جهت نکوهش این شخصیتهای مجازی بود؟
ابیلی: بله در جهت نکوهش بود و واقعیت را نشان میداد. ذات اینستاگرام و فضای مجازی را نمیتوان نهی کرد، اما یکسری آدم که اصطلاحا به آنها میکرو سلبریتی میگویند، به واسطه این فضا دیده و تبدیل به آدمهای مرجع میشوند و چند میلیون مخاطب هم آنها را دنبال میکند.
منبع: خبرآنلاین