کد مطلب: ۲۵۳۹۰۷ | تاريخ: ۱۴۰۰/۴/۲۱ | ساعت: ۱ : ۵۹
او با فعالیت در برنامه هوش برتر تجربه حرفهای موفقی برای خود رقم زده و همکاری در کنار بازیگران بزرگ و باتجربهای نظیر امیرحسین مدرس، افشین ذینوری و... باعث توفیق هوش برتر شد. سری دهم هوش برتر از 27 اسفند 98 تا 4 اردیبهشت 99 در 38 قسمت 45 دقیقه ای با اجرای افشین زینوری پخش شد. در این سری 64 شرکت کننده حضور داشتند و برای نخستین بار از مرحله فینال گروهی به بعد، رقابت ها به صورت رفت و برگشت برگزار شد. سراغ پورمقیمی رفتیم تا در مورد تولید مسابقات تلویزیونی و چالشهای این عرصه با او گفتوگویی داشته باشیم.
شما حداقل یک دهه است که بهطور مستمر در حوزه مسابقهسازی فعالیت دارید. همیشه هم سعی کردهاید که مسابقههایی با طراحی ایرانی داشته باشید و حالا که به هوش برتر رسیدهاید فکر میکنم برندی مخصوص به خود شماست چرا اینقدر روی «ایرانی بودن» و «بومی کردن» تاکید دارید بهویژه که الان خیلیها سراغ «کپیهای خوب» رفتهاند؟
من با کپی صد درصدی مخالفم چون مسابقههای خارجی نه به فرهنگ ما میخورد نه ساختار مسابقههای آنها با ما یکی است و بعد ما بدون در نظر گرفتن اینها همان مسابقهها را عینا میخواهیم اینجا پیاده کنیم اما میبینیم نمیشود. از خود شرکتکننده تا ساختار همه چیز اینجا تغییر میکند چون هنوز فرهنگش پیدا نشده است. مثلا مردم آنجا حتی در یک مسابقه با درجه ضعیف کاملا راحت هستند اما اینجا شرکتکننده وقتی اینجا جلوی دوربین میآید خودش نیست و گویی فیگور عکاسی میگیرد.
برنامهسازی که سراغ مسابقههای خارجی میرود اینها را میداند؟
کسی که سراغ مسابقه خارجی برود بدون اینکه ساختار را بفهمد و این نکتهها را در نظر بگیرد فریب میخورد و بعد مسابقهای که پیادهسازی میکند مثل شیر بییال و دم است که هر قسمت آن را کنار بگذارید دیگر به شیر نمیماند و شکست میخورد.
با این حال فکر میکنم خود شما در طراحیهایتان به این مسابقهها و گیمشوها توجه داشتهاید و حتی پیگیری و دنبال میکنید.
بله من کاملا پیگیر این مسابقهها هستم. «نشان برتر» در سال 90 که چند فصل از آن روی آنتن شبکه دو رفت از جمله مسابقههایی بود که خیلی دیده شد و در ژانر مسابقههای قدرتی بود. قبل از نشان برتر کلی از مسابقهها و برنامههای تلویزیونی این مدلی را تماشا کردم، حدود 70 یا 80 مسابقه دیدم که هنوز هم در آرشیوی نگهشان داشتهام. همه این مسابقات را میدیدم نه برای کپی، برای اینکه ایده بگیرم و شما هیچ آیتمی از برنامههای مرا پیدا نمیکنید که کپی باشد چون از هر ایدهای که گرفتم سعی کردم با فرهنگ خودمان بومی سازیاش کنم. مثلا مسابقه «این خانواده» را در شبکه سه داشتم و همان را با مسابقههای دوران کودکیام بومیسازی کردم. مسابقههایی مثل «پازل»، «دوز بازی» یا... را در فرم بزرگ ساختیم و در چند فصل پخش شد و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت.
در هوش برتر که 10 فصل آن در یکسری روی آنتن رفت و الان سری دوم با قالبی جدید پخش میشود چطور؟ باز هم به مسابقات جهانی توجه داشتید؟
همه مسابقات دنیا در این سالها به سمت اطلاعات عمومی رفته است اما ما یک پله بالاتر رفتهایم و به سمت هوش و استعداد حرکت کردیم، 580 بازی طراحی کردیم که همه آنها با مضامین هوش شکل گرفت.
چرا همین اتفاق برای سایر گیمشوها رخ نمیدهد؟ قطعا طراحی یک برنامه سختیهای زیادی دارد اما چرا همه سمت کپیها میروند؟
سختیهایش در یک کلام خیلی بیشتر از چیزی است که فکر میکنید. شما دائم باید بازی طراحی کنید همانطور که گفتم در فصل پیش 580 بازی طراحی کردیم در فصل جدید تا الان که حدود 40 قسمت از برنامه پخش شده است 112 بازی طراحی کردهایم. یک تیم هفت نفره داشتیم که الان پنج نفر هستند و اینها همه خوره بازی هستند. در دفتر کار برای خودمان تورنمنت راه انداختیم و هر پنج نفرمان مریض بازی هستیم. (با شوخی میگوید)
اتفاقا یکی از مشکلات برخی مسابقات خارجی هم همین است که با یک هیجان اولیه سراغ آن میروند اما در ادامه تغییری پیدا نمیکند و برای مخاطب به تکرار میرسد.
دقیقا همینطور است. مسابقه «راز سیب» را که سالها پیش فرهاد جم اجرا میکرد از مسابقههای موفق تلویزیون بود اما یک نقطه ضعفش همین بود که بازیها را عوض نمیکرد. یک برگ برنده هوش برتر هم همین است که مرتب بازیها را تغییر میدهیم تا برای مخاطب تکراری نشود. همینها باعث شد خود این برنامه به برند تبدیل شود. «هوش برتر» سال 95 روی آنتن رفت و سال 97 کپی شد و دیدم در یکی از کشورها مدلی از آن را ساخته بودند. باید به مسابقه افت و خیز و هیجان بدهیم و نمیشود صرفا مسابقهای را بدون در نظر گرفتن این هیجانات کپی کنیم.
چه چالش دیگری وجود دارد که ممکن است رفتن به سمت مسابقههای بومی را سخت کند؟
ما در زمینه طراحی صحنه دستمان بسته است و این خیلی مساله مهمی است. خودم برای مسابقه «نشان برتر» به قالبی برای یک سبد نیاز داشتم که برای سفارش آن حدود 54 میلیون هزینه کردیم که به سال 92 برمیگردد. من از آن سبد فقط دو عدد میخواستم و همین هزینه هم خیلی زیاد بود.
اما خارج از ایران سری سازی دارند و هزینهها پایین میآید یا به صورت نمونه و تعداد اندک، تجهیزات
مورد نظر ساخته میشود یا به صورت سه بعدی تدارک دیده میشود و همه اینها مشکل هزینه را جبران میکند.
خود شما برای طراحی دکور و تجهیزات صحنه در مسابقهها چه میکنید؟
من معمولا متریال را با تیم مهندسی که دارم تهیه میکنم. خودمان طراحی میکنیم و میسازیم و اتفاقا همین هم آشنایی با تجهیزات و متریال میخواهد. تهیه کننده مسابقه را میبیند و خوشش میآید اما با متریال آشنا نیست و وقتی مسابقه را میخواهد اجرایی کند به مشکل میخورد. طرح اولیه با طرحی که میخواهید اجرا کنید متفاوت میشود، برخی باید بروند از کشور خارجی اصل همان متریال را تهیه کنند، چون اینجا نمیتوان بهراحتی تجهیزات را طراحی کرد برخی اما به این موارد توجهی ندارند برای همین مسابقه را کپی میکنند اما با تجهیزاتی که نمیتواند مثل همان مدل اصلی عمل کند. برخی فقط به مجری توجه دارند که ویترین مسابقه است. به همین دلیل وقتی میخواهید از مسابقههای خارجی کپی کنید، مثل قمار است شاید بگیرد و امکان هم دارد عملی نشود اما در هر حال برای طراحی و ساخت یک مسابقه که بومی سازی کنید، کار سخت و سنگینی است. سخت بودنش از دلایلی است که کمتر سراغ طراحی یک برنامه ایرانی میروند. خود تیم ما همیشه در حال کار است. ما پنجشنبه و جمعه و تعطیلات نداریم، امسال دوم عید برای هوش برتر سرکار بودم؛ مسابقهای که به نظرم جزو تکنیکیترین و فنیترین مسابقات تاریخ است و چند نوع برنامه نویس و مهندسی اجرا در کار دخیل هستند و همه چیز خودکار پیش میرود.
با همه این سختیها باز هم وسوسه میشوید خودتان مسابقه را طراحی کنید؟
وقتی وارد چالش میشوید آن را دوست دارید و هر چالش جدید برایم لذتبخش است. از کودکی هم گیمباز بودم، رقابت را دوست دارم و این فصل را بیشتر از هوش برتر قبلی دوست دارم. فکر میکنم تکامل یافته است. خیلی از برنامه سازان و کارگردانان درباره آثارشان میگویند همه کارها مثل بچههایشان هستند و بین آنها فرقی نمیگذارند ولی برای من این فصل از هوش برتر مهمتر از همه است، چون به هوشهای هشتگانه میپردازد و کاملا علمی است. کارشناسها کنار ما بودند و تلاش زیادی کردیم تا واقعا آگاهی دهنده باشد.
طراحی همین فصل چقدر طول کشید؟
ما همزمان با سری 9 و 10 در فصل اول به تغییر رویکرد فکر کردیم و طراحی برنامه یکباره شکل نگرفت. حدود
5/1 سال قبل به طراحی جدید فکر کرده بودیم. طراحیهایی ارائه شد، در شبکه چکشکاری شد و رفع نواقص کردیم. سعی کردیم مسابقه را بهروز پیش ببریم. دیدیم همه سمت تبلت و بازی رایانهای رفتهاند و ما هم سعی کردیم از همین فضا در فصل جدید مسابقه استفاده کنیم. همان بازیهایی که در تبلت و گوشی است به شکل بهروز و با مضامین هوشهای مختلف حرکتی، دیداری، شنیداری و ...
در برنامه به کار گرفته شد. همچنین شرکتکنندههای مسابقه را آموزش میدهیم و هم طراحیها انجام میشود تا مخاطب هیجان پیدا کند و شگفتزده شود.
بازخوردها چطور بود؟ معمولا مسابقههای کپی به دلیل نام و آوازه اصل برنامه زود مخاطب پیدا میکنند. مسابقه شما چقدر بازخورد دارد و چقدر علاقهمند برای حضور در این برنامه وجود دارد؟
با اینکه وارد فصل جدید شدیم اما اتفاقا افت و ریزشی در مخاطب نداشتیم و برعکس با استقبال هم روبهرو شد. فصل جدید به دل خیلیها نشست. همین الان که حدود 50 قسمت روی آنتن رفته است 4000 نفر ثبتنامی جدید داشتیم که به نظرم اتفاق عجیبی رخ داده است.
فکر میکنم خلاف برخی مسابقههایی که ادعای اطلاعاتعمومی دارند سطح مسابقه شما واقعا مخاطب را هم ارتقا میدهد.
ما از همان فصل اول همیشه روی این تاکید داریم که هوش و استعداد همانند ماهیچه قابل پرورش است و واقعا همینطور است. الان هم نتایجش را میبینیم. شرکتکننده به این مسابقه میآید، آموزش میبیند و در هوشهای مختلف خود را میسنجد.
منبع: جام جم