کد مطلب: ۲۴۹۱۴۹ | تاريخ: ۱۳۹۹/۱۲/۲۰ | ساعت: ۱۰ : ۲۱
نامه خارج از عرف دیپلماتیک آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه دولت جو بایدن و ادبیات تحکمانه و یکطرفه آن به رئیس جمهور افغانستان، خبر از آمادگی قدرتهای بزرگ جهانی برای عبور از اشرف غنی میدهد.
در این نامه که روز یکشنبه جزئیات آن همگانی شده است، بلینکن انجام مواردی را به شکل سریع از رئیس جمهور افغانستان خواسته است، تا به قول وی، آنچه که او آن را تسریع گفتگوهای صلح میخواند، تحقق پیدا کند.
ادبیات به کار رفته در این نامه و برخی اشتباهات در آن که از نگاه برخی کارشناسان نیز پنهان نماند ـ بلینکن در این نامه، حمدالله محب را سفیر خطاب کرده است، حال اینکه وی مدت زیادی است تغییر پست داده است ـ حتی این شائبه را به وجود آورد که ممکن است این نامه، جعلی باشد.
سیاست فشار رسانهای به دولت افغانستان
اما پس از منتشرشدن گسترده آن در مطبوعات و رسانههای مختلف که نوعی سیاست فشار رسانهای بر دولت افغانستان به حساب میآید و موضعگیری مقامات مختلف این کشور، مسجّل شد که کارگزاران دولت جدید آمریکا نیز ابایی از برخوردهای تحقیرآمیز با به اصطلاح متحدان خود ندارند، چنان که در ماجرای سفر پنهانی دونالد ترامپ به افغانستان و حضور وی در جمع سربازان آمریکایی، برخورد بسیار زنندهای با اشرف غنی انجام شد! و آنچه را که به صلاح میدانند به شکل دلخواه خود پیش میبرند.
در این نامه که بلینکن گفته است برای عبدالله عبدالله نیز پیامی مشابه را ارسال خواهد کرد، از فشار ضمنی بر طرفهای درگیر در افغانستان برای عمل به تعهداتشان خبر داده شده است. بلینکن همچنین آنچه را از اشرف غنی خواسته است، یک انتخاب فوری برای وی عنوان کرده که در راستای منافع مشترک آمریکا و افغانستان است.
وی گفته است برای اینکه همه مسائل به صورت اساسی و سریع به سمت توافق و آتش بس دائمی و جامع پیش برود، ما بلافاصله یک تلاش دیپلماتیک در سطح بالا را با طرفین و کشورهای منطقه و سازمان ملل دنبال میکنیم. این تلاش عناصر مختلف را در بر میگیرد.
سپس از روندی خبر میدهد که قرار است با حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و با محوریت سازمان ملل به منظور دستیابی به یک افغانستان با ثبات منتهی شود: «ما قصد داریم از سازمان ملل بخواهیم وزرای خارجه و نمایندگانی از روسیه، چین، پاکستان، ایران، هند و آمریکا را جمع کند تا در مورد یک رویکرد واحد گفتوگو کنند تا از روند صلح در افغانستان حمایت کنند. اعتقاد من این است که این کشورها در مورد یک افغانستان با ثبات منافع مشترک دارند...».
در بخش دیگری از نامه، بلینکن علیرغم اینکه ادعا کرده است آنچه از طریق زلمی خلیلزاد برای اشرف غنی و طالبان فرستاده است، دیکته کردن شرایط برای طرفین نیست، اما از او خواسته است که فوراً به تدوینِ
1. اصول بنیادی که قانون اساسی آینده و روش حکومتداری در افغانستان را تعیین میکند؛
2. آنچه نقشه راه را برای یک دولت جدید و فراگیر مشخص میکند؛
3. آنچه شرایط آتشبس دائمی و جامع را فراهم میکند؛ بپردازد.
سپس در تشریح برنامهای که به نظر میرسد از پیش نهایی شده است! عنوان میکند که ما از دولت ترکیه خواهیم خواست تا در هفتههای آینده میزبان نشست ارشد هر دو طرف برای نهایی کردن توافق صلح باشد.
بلینکن خطاب به اشرف غنی میگوید: «من از شما یا نمایندگان با صلاحیت تان میخواهم که با سایر نمایندگان جمهوری اسلامی به این نشست بپیوندید».
وی همچنین از یک پیشنهاد اصلاح شده برای کاهش 90 روزه خشونت نیز سخن به میان آورده است که قرار است هدف آن جلوگیری از حمله بهاری طالبان باشد. وزیرخارجه دولت بایدن در ادامه، به طور ضمنی خواستار اجماع رهبران دولت افغانستان درباره موضوع نامه ارسالی خود شده است.
همچنین به اشرف غنی توصیه کرده است از طریق مشورت با حامدکرزی، عبدالرسول سیاف و عبدالله عبدالله که طبق ادعای او افغانها آن را همه شمول و معتبر میدانند به یک اجماع برای اهداف خاص برای مذاکره با طالبان در مورد حکومتداری و تقسیم قدرت برسد.
بلینکن با تذکر این مطلب که «ما در نظر داریم تا تمامی نیروهایمان را تا اول می، ـ از افغانستان ـ خارج کنیم.» تلویحاً دولت افغانستان را یک دولت ضعیف خوانده و میگوید: «حتی با ادامه کمکهای مالی آمریکا برای نیروهای شما، پس از خروج نیروهای آمریکا من نگرانم که وضعیت امنیتی در افغانستان خرابتر شود و طالبان بتوانند فوراً جغرافیای بیشتری را بگیرند».
در پایان این نامه آمده است: «برای شما واضح بسازم که فوریت لحن مرا در مورد کار جمعی که در این نامه نوشته شده درک کرده باشید».
آمریکا و پروژه روند گذار از اشرف غنی
پس از رسانهای شدن نامه مذکور، واکنشهای رسمی مقامات دولتی افغانستان نیز متفاوت بود. در تندترین موضعگیری علیه نامه بلینکن، امرالله صالح گفت: آمریکا حق دارد که در مورد 2500 سرباز امریکایی، نشست دایر کند، جلسه بگیرد و نامه بفرستد، اما ما کاری میکنیم که در آن با سرنوشت 30 میلیون نفوس افغانستان، معامله نشود». محمد محقق نیز موضع مشابهی اتخاذ کرد، اما عبدالله عبدالله به نوعی سیاست همسویی با نامه وزیر خارجه دولت بایدن را پیش گرفت.
علیایحال، شواهد نشان میدهد آمریکا به روند گذر از اشرف غنی رسیده است و با پیامی آشکار پایان عمر دولت وی را به او گوشزد کرده است.
فساد اداری گسترده در نهادهای دولتی، حیف و میل کمکهای بینالمللی، افزایش روزافزون ناامنی، متهم شدن دولت به اتخاذ سیاستهای تبعیض قومیتی و... مؤلفههایی هستند که سبب شده است عبور از دولت اشرف غنی به عنوان یک امر ضروری برای رسیدن به یک صلح همهجانبه میان گروههای درگیر در افغانستان، مطرح شود.
ضمن اینکه تحرکات گسترده طالبان در میدان دیپلماسی و حضور هیئتهایی از سوی آنان در تهران و مسکو و برخی کشورهای دیگر، آنان را به عنوان یک واقعیت که نمیتوان از حضور آنان در بدنه قدرت چشمپوشی کرد، کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ را به پذیرش ضمنی آنان سوق داده است و از این طریق نیز فشار بیشتری بر دولت افغانستان وارد میشود.
از سوی دیگر به نظر میرسد پیدا کردن راهکاری برای خروج آبرومندانه نظامیان اشغالگر آمریکایی از افغانستان و حذف هزینههای بزرگ حضور در این کشور، دولت بایدن را مجاب ساخته است که طرح خود را با کمک از قدرتهای منطقهای مانند جمهوری اسلامی ایران که نقش انکارناپذیری در تحولات افغانستان دارد، دنبال کند.
وجود یک افغانستان با ثبات و بدون جنگ و خونریزی و آوارگی که تبعات منفی آن مشکلات آن، سالها دامنگیر کشورهای همسایه و منطقه بوده است، نیز آرزوی دیرینه همسایگان آن است.
ازاینرو به نظر میرسد که عبور از دولت اشرف غنی که از محبوبیت چندانی نیز در بین مردم افغانستان برخوردار نیست، به عنوان گزینهای در حال مطرح شدن است که قدرتهای بزرگ علیرغم اختلاف در سایر مسائل، میتوانند بر روی آن به اجماع برسند.
حال باید دید سازوکار عبور از دولت اشرف غنی که آن را به عنوان مانع صلح، تفسیر میکنند، چگونه رقم خورده و عرصه سیاست این کشور شاهد چه رویدادهایی خواهد بود.
منبع: تسنیم