کد مطلب: ۲۳۳۱۶۰ | تاريخ: ۱۳۹۹/۸/۸ | ساعت: ۶ : ۳۳
کمتر از دو هفته تا انتخابات ریاستجمهوری امریکا باقی مانده است و ایرانیها نیز مثل بیشتر مردم دنیا رقابت تنگاتنگ میان دونالد ترامپ، رییسجمهور کنونی ایالات متحده و جو بایدن رقیب دموکرات وی را به دقت دنبال میکنند. تاکنون بایدن توانسته در نظرسنجیهای پیش از انتخابات از رقیب خود پیشی بگیرد. بسیاری معتقدند ممکن است دوره ریاست ترامپ تنها چهار سال باشد. اگرچه مردم امریکا معمولا در انتخاب سیاستمداران خود اهمیتی به سیاست خارجی نمیدهند، اما نتایج انتخابات سوم نوامبر آثار زیادی در آنسوی مرزها خواهد داشت؛ دوستان و دشمنان ایالات متحده از همین حالا به هر دو سناریوی ممکن در پیشبرد روابط خود با این کشور فکر میکنند: اینکه آیا ترامپ میتواند دوباره مجوز ورود به کاخ سفید را بگیرد یا بایدن او را از گود خارج خواهد کرد؟ کورش ضیابری از پایگاه خبری «آسیا تایمز» درباره سناریوهای احتمالی پیرامون چشمانداز روابط ایران و امریکا پس از انتخابات سوم نوامبر و رویکرد تهران برای احیای «برجام» با اریک لوب، دانشیار گروه سیاست و روابط بینالملل دانشگاه بینالمللی فلوریدا مصاحبه کرده است؛ متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است.
رهبر ایران بهشدت ضد امریکا هستند. حتی زمانی که ایشان اجازه گفتوگو با واشنگتن را به دولت آقای روحانی دادند نیز تمایلی به این کار نداشتند. ایشان پس از خروج ترامپ از برجام، این مذاکرات را بینتیجه خوانده و آن را شکستی مطلق عنوان کردند. به نظر شما آیا اگر بایدن بتواند جایگزین ترامپ شود ایشان بار دیگر برای مذاکره با امریکا به روحانی چراغ سبز نشان میدهند؟
از نظر ایدئولوژی و هویت، انقلاب ایران و جمهوری اسلامی همیشه بر ضد امپریالیسم و ضد امریکا بوده و هست؛ آنها دایما خواستار مقاومت و استقلال در برابر این نیروها بودهاند. تا به امروز این طرز فکر در میان اقشار مختلف مردم ایران وجود داشته و بر برداشتها، تصمیمات و اقدامات رهبر این کشور و دیگر نخبگان سیاسی اثر گذاشته است. دولت فعلی امریکا نیز با اظهارات و سیاستهای خود این احساسات و برداشتها را تقویت کرده و منجر به تشدید تنشهای دوجانبه میشود. از زمان پیروزی انقلاب تاکنون، نخبگان سیاسی ایران در مورد ماهیت و میزان تعامل با ایالات متحده اختلاف نظر داشتهاند؛ برخی از آنها مخالف و برخی دیگر موافق بودند، به ویژه نخستوزیران و روسای جمهور عملگرا و میانهرو که نسبت به رهبری از قدرت و اختیار کمتری برخوردار بودند. در پس آزمون و خطاهایی مانند همکاریهای تهران و واشنگتن در افغانستان پس از یازده سپتامبر، «محور شرارت» خواندن ایران از سوی جورج دابلیو بوش و مذاکرات هستهای، بیاعتمادی رهبر و دیگر نخبگان سیاسی ایران نسبت به خواستههای امریکا بیشتر شد. اکنون حسن روحانی، رییسجمهور کنونی ایران به پایان دوره خود نزدیک میشود و احتمالا اصولگرایان سال آینده کنترل مجلس و ریاستجمهوری را در دست خواهند گرفت، اما با توجه به اینکه وی در مذاکرات برجام شکست خورد بعید است رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر اجازه تعامل یا مذاکره در مورد برجام را به او یا جانشینان او بدهد. تصمیم رهبری و رییسجمهور آینده ایران در مورد امریکا تا حدودی به نتیجه انتخابات هفته آینده این کشور بستگی دارد. اگر بایدن پیروز شود ممکن است این دو مقام ایرانی به زبان، خصومت با امریکا را حفظ کنند، اما در عمل با این کشور تعامل داشته باشند تا ببینند آیا این کار میتواند کمکی به کاهش فشار نظامی و اقتصادی امریکا علیه ایران بکند یا خیر.
به نظر شما ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس به دست نیروهای امریکایی تا چه اندازه احتمال مذاکره میان دو طرف را کاهش داده است؟
با وجود کمپین «فشار حداکثری» دولت ترامپ و ترور سردار سلیمانی، هنوز هم احتمال مذاکره ایران و امریکا وجود دارد. بایدن در جریان مبارزات انتخاباتی خود برای بازگشت به برجام یا مذاکره مجدد بر سر آن ابراز تمایل کرده است و با توجه به خستگی مردم امریکا از جنگهای بیپایان کشورشان در خاورمیانه، وی سرمایه سیاسی این کار را خواهد داشت. ترامپ با وعده پایان این جنگها دوران ریاستجمهوری خود را آغاز کرده بود اما به دلیل مخالفت با برجام هیچگاه نتوانست آن را عملی کند. این مخالفت باعث افزایش تنشها میان تهران و واشنگتن شد و حل درگیریهای طولانی و پرهزینه در عراق، سوریه و یمن را دشوارتر کرد.ایرانیانی که پس از امضای برجام در خیابانها جشن گرفته بودند اکنون درگیر تحریمهای اقتصادی و ویروس کرونا هستند اما هنوز هم از مذاکرات با امریکا استقبال میکنند. با این حال همان طورکه اکنون در کابینه ترامپ مشاهده میکنید، ممکن است مقامات تندروی ایران نیز موجب تضعیف شانس برگزاری این مذاکرات شوند. عدم تقارن و هماهنگی میان انتخابات و دولتهای ایران و امریکا و همچنین حضور و دخالت نهادهای نظارتی ایران، موجب پیدایش یک چرخه معیوب در روابط تهران و واشنگتن شده است.
انتخابات ریاستجمهوری ایران سال آینده برگزار خواهد شد. احتمال دارد یک نامزد اصولگرا یا یکی از فرماندهان سپاه پاسداران جانشین حسن روحانی میانهرو شود. با توجه به اینکه اکنون مجلس نیز در دست اصولگرایان است، آیا در چنین شرایطی اوضاع تهران و واشنگتن وخیمتر خواهد شد؟ آیا ترکیب مجلس و رییسجمهور اصولگرا میتواند منجر به جنگ میان دو کشور شود؟
در صورت پیروزی مجدد ترامپ در امریکا و انتخاب یک رییسجمهور اصولگرا در ایران احتمال تشدید تنشها میان دو کشور وجود خواهد داشت. ترامپ توهم میزند که معاملهگری تمام عیار است، دوست دارد با رهبران خاورمیانه و دشمنان امریکا عکس یادگاری گرفته و آنها را در آغوش بگیرد. او تلاش کرد با روحانی دیدار کند، اما هم رییسجمهور ایران او را پس زد و هم اعضای جنگطلب کابینه جلویش را گرفتند.اگر در انتخابات ریاستجمهوری ایران، یک اصولگرای تندرو پیروز شود، ممکن است تنشها میان ایران و امریکا افزایش یابد، اما در صورتی که بایدن رییسجمهور باشد میتوان امید داشت اختلافات چندان بالا نگیرد. اما با وجود همه این احتمالات، از یاد نبریم که آیتالله خامنهای رهبر و فرمانده کل قوای ایران است و هر کسی رییسجمهور شود، ایران همچنان از مقابله نظامی مستقیم با دشمنی مثل امریکا خودداری میکند.برای تندروهای ایران، درست مثل تندروهای امریکا، فایده این تنشهای دایمی میان دو کشور صرفا جلب نظر پایگاه ایدئولوژیک و پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی است. در هر دو کشور، ادامه و تشدید این درگیریها باعث ایجاد مزیتهای خاصی برای برخی نخبگان و شهروندان شده است.در حال حاضر دو کشور درگیر یک تقابل نامتقارن و غیرعلنی، رجزخوانی نظامی و ژستهای سیاسی بدون گشایش کانالهای دیپلماتیک هستند. اما حفظ این وضعیت میتواند منجر به سوءبرداشت راهبردی و تاکتیکی و اشتباه محاسباتی در این خصوص شود. دو کشور ممکن است ناخواسته خود را درگیر جنگی کنند که نزدیک بود در ژوئن 2019 و ژانویه 2020 آغاز شود.
در صورت پیروزی جو بایدن و راهیابی او به کاخ سفید، فکر میکنید او به برجام بازمیگردد یا خواستار مذاکره بر سر توافقی جامعتر میشود؟ ایران اعلام کرده حاضر نیست بر سر توافق جدیدی مذاکره کند. به نظر شما راهبرد بایدن در قبال ایران چه فرقی با راهبرد ترامپ خواهد داشت؟
بایدن در جریان تبلیغات انتخاباتی خود وعده داد در صورت پیروزی، به برجام بازمیگردد، اما جزییات این مساله را مشخص نکرد. هنوز معلوم نیست بایدن میخواهد به همین توافق فعلی بازگردد یا تلاش میکند توافق را گسترش داده و مسائل دیگری مثل فعالیتهای منطقه و برنامه موشک بالستیک ایران را نیز در برجام بگنجاند.با توجه به افزایش تنشها و بیاعتمادی میان ایران و امریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ، بازگرداندن واشنگتن به برجام و حفظ آن برای بایدن و دولتش چالش بزرگی خواهد بود. برجام با وجود تمام ایراداتی که دارد، میتواند پله و دروازهای برای امریکا باشد تا با استفاده از آن ایران راضی شود در مورد مسائلی فراتر از پرونده هستهای گفتوگو کند.با این حال، دستیابی به این هدف بسیار دشوار است، چرا که گروههای مقاومت متحد ایران و برنامه موشکی این کشور جایگاه مهمی در دکترین امنیت ملی جمهوری اسلامی دارند و به آن اجازه میدهند بدون دادن ضمانتهای امنیتی قابل توجه یا بدون پذیرفتن یک چارچوب امنیتی منطقهای، عمق راهبردی خود را در برابر امریکا و رقبای منطقهایاش حفظ کند.اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، احتمالا کارزار فشار حداکثری ترامپ را متوقف میکند و رویکرد دولت باراک اوباما در قبال ایران را دوباره پیش میگیرد؛ رویکردی که به جای توسل به زور در قالب اقدام نظامی و تحریم اقتصادی، بیشتر مبتنی بر سیاست چماق و هویج است.البته بایدن و دولتش به جای اتخاذ راهبرد اشتباهی مثل تغییر رژیم، از تحریمهای اقتصادی به عنوان وسیلهای برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره و اهرمی برای فشار بر جمهوری اسلامی استفاده میکند. ظاهرا ترامپ نیز قصد داشته همین کار را انجام دهد، اما جنگطلبان داخلی و شرکای منطقهای جلوی او را گرفتند. دولت بایدن به احتمال زیاد از دیپلماسی و نهادهای آن حمایت میکند، ممنوعیت ورود ایرانیان و دیگر مسلمانان به امریکا را برمیدارد، پیامهای محترمانهای به ایران میفرستد و حق این کشور برای غنیسازی اورانیوم با اهداف غیرنظامی را به عنوان یک عضو انپیتی به رسمیت میشناسد. به رسمیت شناختن حق غنیسازی بیشتر از تحریمها در راضی کردن ایران به امضای برجام تاثیرگذار بود. اگر قرار باشد امریکا به برجام بازگردد، آن وقت دولت بایدن مجبور است در توجیه آن برای سیاستمداران و مردم امریکا، این اقدام را ابزاری برای بازگرداندن توازن به سیاست امریکا در خاورمیانه، منع اشاعه سلاحهای اتمی و قدمی برای افزایش ثبات در این منطقه، کاهش حضور نظامی امریکا در خاورمیانه، و اقدامی در راستای نگاه امریکا به آسیا و تمرکز بر سایر مناطق و مسائل مهم جهان توصیف کند.دولت بایدن برای اجرای موفقیتآمیز این سیاست مجبور است با کارشکنی تندروهای ایران، امریکا و شرکای منطقهای مقابله کند، چرا که همه این گروهها از ادامه تنش میان تهران و واشنگتن نفع میبرند.
آیا فکر میکنید حکومت ایران تاثیر تحریمها بر اقتصاد کشور را پذیرفته است؟
چندین دهه تحریم اقتصادی علیه ایران و دیگر دشمنان امریکا شکست خورده است. این تحریمها تنها مردم عادی را تنبیه کردهاند و به نخبگان سیاسی پاداش دادهاند. هیچ رژیمی با این تحریمها از بین نرفته و رفتارش را تغییر نداده است.تحریمها صرفا باعث تشدید تنش میان ایران و امریکا و متحدان منطقهای این دو کشور شده است. نخبگان ایران توانستهاند تحریم را دور بزنند و از آنها به عنوان بهانهای برای ضعف عملکرد خود استفاده کنند و بازارهای این کشور را به روی رقابت بینالمللی ببندند. تحریمها صرفا به نهادهای انحصارگرا و شبکههای قاچاق پر و بال داده است.
دولت بایدن به احتمال زیاد از دیپلماسی و نهادهای آن حمایت میکند، ممنوعیت ورود ایرانیان و دیگر مسلمانان به امریکا را برمیدارد، پیامهای محترمانهای به ایران میفرستد و حق این کشور برای غنیسازی اورانیوم با اهداف غیرنظامی را به عنوان یک عضو انپیتی به رسمیت میشناسد. به رسمیت شناختن حق غنیسازی بیشتر از تحریمها در راضی کردن ایران به امضای برجام تاثیرگذار بود.
در صورت پیروزی مجدد ترامپ در امریکا و انتخاب یک رییسجمهور اصولگرا در ایران احتمال تشدید تنشها میان دو کشور وجود خواهد داشت. ترامپ توهم میزند که معاملهگری تمام عیار است، دوست دارد با رهبران خاورمیانه و دشمنان امریکا عکس یادگاری گرفته و آنها را در آغوش بگیرد. او تلاش کرد با روحانی دیدار کند، اما هم رییسجمهور ایران او را پس زد و هم اعضای جنگطلب کابینه جلویش را گرفتند.
منبع: اعتماد