کد مطلب: ۲۳۲۹۵۵ | تاريخ: ۱۳۹۹/۸/۳ | ساعت: ۶ : ۳
وی در خصوص واکنش مخاطبان به نمایش «قهوه برزیلی» گفت: یکی از خانمهای تماشاگر به من گفت که این نمایش داستان زندگی من است و دوست من با همسرم ازدواج کرد؛ من همیشه او را به خاطر خیانت نفرین میکردم، ولی با دیدن این نمایش و بازی شما فهمیدم که دوست من هم به نوعی فریب خورده است.
رخام افزود: من دیالوگی در این نمایش دارم که میگویم «بعد از مدتها عاشق شده و مردی را پیدا کرده بودم که میتوانست مرا خوشبخت کند و من باید بین دوستم و خوشبختی خودم یک نفر را انتخاب میکردم، ولی من مرد رویاهایم و خوشبختی خودم را انتخاب کردم». وجوه مختلف این شخصیت را طوری بازی کردم که زاویه دید جدیدی برای نگاه به همسر دوم خلق شد، گرچه من این کار را تایید نمیکنم. اما اگر نگاه تک بعدی به موضوع خیانت همسر داشتیم، فقط خشم تماشاگر را شاهد بودیم و خبری از همراهی تماشاگر با نقش من نبود. من نقش زن خیانتکارِ هوس باز را بازی نکردم، بلکه نشان دادم که انسان جایز الخطاست و مدام سر دو راهی قرار میگیرد.
این بازیگر اظهار کرد: این نمایش دومین تجربه همکاری من با سمیه مهری است و بابت دعوت شدن به این کار از او تشکر میکنم. دو بازیگر مرد کار هم در کارشان عالی بودند.در هجده شب اجرا، هر شب 80 درصد بلیت فروش میرفت و دوست دارم این نمایش دوباره در جای دیگر اجرا شود.
این بازیگر باسابقه تلویزیون، تئاتر و سینما درباره حضور کمرنگ خود در آثار سینمایی بیان کرد: یک سری از بازیگران با کارگردان، تهیه کننده و نویسنده خاصی صمیمی و تیم شده اند. مگر یک سریال و فیلم، چند بازیگر خانم و آقا دارد؟! خب طبیعتا در تیم 20 نفره نقشها را بین خودشان تقسیم میکنند و برای مثال اگر برای بازی در تیمشان از من دعوت کنند، آن خانم ناراحت شود که چرا او را دعوت نکرده اند. واقعیتی است که باید پذیرفت و این نه جای شکایت، نه دلخوری و اعتراض دارد. انتخاب تو باید این باشد که تو هم گروه خودت را تشکیل دهی و زندگیت را بکنی، حداقل با انتخاب خودت خوشحال باشی. وی ادامه داد: یک ضرب المثل امریکایی هست که میگوید " زندگی کن و بگذار که دیگران هم زندگی کنند" دیگران هم زندگی خود را از زاویه دید خود میکنند و من هم ازین بابت ناراضی نیستم. خیلی از مردم به من دایرکت میدهند که خانم رخام چرا کم پیدا هستید و ابراز دل تنگی میکنند. این که من در سینما یا سریالها نقشی بازی نمیکنم دلیل بر نابازیگری و ممنوعیت من نیست، بلکه فقط هنوز به من نوبت نقش نرسیده است و بالاخره در میان این همه سریال، نمایش خانگی و ... نوبت من هم میرسد که اگر این گونه شد خدا رو شکر و اگر هم نشد باز هم خدا رو شکر.
رخام همچنین درباره ادعای شهین تسلیمی، بازیگر زن تلویزیون مبنی بر اینکه کارگردانان سینما از بازیگر زن آرایش غلیظ میخواهند و در تلویزیون این گونه نیست، پاسخ داد: چون کارگردان ناخدای کشتی است، در حال به تصویر کشیدن است و طبیعتا بخشی از دنیای تصویر، چهره بازیگر است و همیشه در دنیای تصویر بدین گونه است، روال کار هم این است که طراح گریم روز اول تستش را انجام می دهد و کارگردان آن را میبیند. شاید نظر بدهد که موی بازیگر یا ابرویش این مدلی باشد، بالاخره کارگردان کارش این است. البته غیر از آرایش، با تغییر لباس هم میتوان چهره را تغییر داد. به هر حال مردم، وقتی کسی را ببینند که مثلا مدام بازیگر سینما و نمایش خانگی و با آرایش خاص است بالاخره روی آنها تاثیر میگذارد.
بازیگری تئاتر باعث قوی شدن فن بیان و بداهه پردازی میشود
رخام درباره علاقه بین بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: هر کدام دنیای خود را دارند. با سریال وارد خانههای مردم میشوی، در مدیای تلویزیون و نمایش خانگی با مردم ارتباط تنگاتنگی داری. سینما هم دنیای خود را دارد و میتواند برای تو فرصت شرکت در جشنوارههای جهانی را فراهم کند. در تئاتر امکان حضور در جشنوارههای جهانی به صورت محدود فراهم است، ولی روح تو را اغنا میکند. من هنگام تمام شدن اجرای تئاترم، دل تنگی برای نمایشم دارم. تئاتر برای بازیگر حکم آچار کشی را دارد، پیچ و مهرهها سفت میشود، بیانت کامل شده و حس و ارتباط زنده باعث قوی شدن قدرت بداهه پردازی خواهد شد.
وی ادامه داد: در نمایش «سیاست سوختن شربت خانه» که نقش صاحب کافه قدیمی را برعهده داشتم و آبدارچی کافه را تمیز میکرد، در یکی از شبها آبدارچی دستش خورد و لیوان شیشهای شکست. ما لیوان دیگری نداشتیم و من با بداهه پردازی لحظهای و حضور ذهن قوی، شکستن لیوان را جزئی از سناریو در آوردم، طوری که تماشاگران به من گفتند چه جالب شما هر شب یک لیوان میشکنید و خردههای شیشه در تاریکی صحنه در دست و پایتان نمیرود، منظورم این است که تئاتر زندگی و تحرک دارد.
رخام همچنین در خصوص آخرین کار خود گفت: «از نگاه آخر» فیلم تلویزیونی محصول شبکه سوم سیما به کارگردانی و نویسندگی امیرحسین میثمی است. موضوع فیلم درگیری نقش من و همسرش بر سر مسائل مالی است که پدر نقش من اصرار میکند که باید برای دختر من جشن عروسی آنچنانی بگیری و خانه بخری؛ آن مرد هم درگیر گرفتن پول نزول میشود.
گفت وگو از فاطمه شریفی
منبع: باشگاه خبرنگاران