فعال اصلاح طلب: بسیاری از جوانان رویکرد اصلاح طلبان را قبول ندارند
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: به نظر من ما به نقطه واگرایی رسیدیم یعنی قطعا اصلاح طلبان زیرپوستی یک تقسیم بندی درون خود انجام داده اند، ولی شاید به طور رسمی چیزی اعلام نمی شود یا جریان یا سازمانی اعلام حضور نمی کند ولی من مطمئنم که انشعاب در جبهه اصلاحات به لحاظ فکری وجود دارد.
«هدایت آقایی»، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با برنا در خصوص نگاه اصلاح طلبان به انتخابات گفت: در میان اصلاح طلبان دو دیدگاه متفاوت وجود دارد یک نگاه، نگاه سنتی است که خود را صاحب انقلاب میدانند. بیش از 40 سال که از انقلاب اسلامی می گذرد هنوز خود را مسئول در برابر شعارهای انقلاب و تحقق آنها می دانند و روشی که در پیش دارند همین است که اعلام می کنند. یعنی تلاش می کنند در چهارچوب قوانین و مقررات و وضعیت موجود حرکت کنند و تا جایی که ممکن است فضاسازی کرده و حرکت امور را برگردانند به سمت شعارهایی که در انقلاب دادند، این یک رویکرد هست.
او افزود: دستاوردها در این 42 سال و حرکت هایی که ما داشتیم نشان می دهد که آن شعارها و منیاتی که پشت انقلاب اسلامی بوده با این شیوه و مقررات و قوانین و با این قرائتی که صاحبان قدرت از قانون اساسی درست کردند دیگر با این روش جواب نمی دهد و ناامید هستند که بخواهند در این فرآیند سنتی به نتیجه برسند. بنابراین وقتی میگوییم اصلاح طلبان باید ببینیم که کدام دسته از اصلاح طلبان مدنظر هستند.
آقایی ادامه داد: به نظر من ما به نقطه واگرایی رسیدیم یعنی قطعا اصلاح طلبان زیرپوستی یک تقسیم بندی درون خود انجام داده اند، ولی شاید به طور رسمی چیزی اعلام نمی شود یا جریان یا سازمانی اعلام حضور نمی کند ولی من مطمئنم که انشعاب در جبهه اصلاحات به لحاظ فکری وجود دارد. به لحاظ عملیاتی هم همین بحث مشارکت در انتخابات و رویکردی که برای حضور در انتخابات هست را مشاهده می کنیم که یک بخشی از اصلاح طلبان ناامید هستند که بخواهند کاندیدایی بدهند، حتی اگر کاندیدا آنها تایید هم شود، ناامید هستند که بتواند کاری انجام بدهد و اختیاراتی داشته باشد و بخواهد مطالبات مردم را به کرسی بنشاند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: این چهارچوبی که وجود دارد اساسا امیدی بر آن ندارند مگر اینکه ساختار تصمیم گیری و ساختار قانون اساسی با یک شالوده و بنیادی از نو طراحی و جهت گیری ها عوض شود. بخشی از اصلاح طلبان به طور سنتی به همان اعتقادی که داشتند امیدوارند که جایگاهی پیدا شود و برای کار خود هم استدلال هایی دارند. برای مثال روحانی با این وجود که کشور در اوج تحریم ها قرار دارد و باوجود همه فشارها، دولت یک فضای نسبی ایجاد کرده بود که بخشی از مطالبات را مردم بر زبان جاری کنند یا اینکه در حوزه هایی که اگر مسئولیت داشتند بتوانند از بدترشدن مسائل جلوگیری کنند. این دو تا مسائل و این دو تا رویکرد در اصلاح طلبان وجود دارد که باید آنها از یکدیگر متمایز کرد و انتظاراتی که از این دو جریان به نام جبهه اصلاحات ثبت شده متفاوت هست.
او در خصوص ارتباط اصلاح طلبان با توده جامعه متذکر شد: هر جریان سیاسی اساسا نمی تواند جدا از مردم باشد. وقتی می گوییم با مردم در تماس هستند یک موقع به صورت متعارف می گوییم داخل مردم زندگی می کنند و مردم را می فهمند، یک موقع بطور سازمانی با مردم در تماس هستند. در جنبه اول از نظرمن مشکلی نیست، اصلاح طلبان میان مردم زندگی می کنند خیلی از آنها از جنس مردم عادی کوچه و خیابان هستند و به لحاظ سازمانی نه، متاسفانه آن ساختاری که بتواند مردم را متشکل و ساماندهی کند اساسا وجود ندارد. هم محدودیت های قانونی و هم فشارهایی که روی اصلاح طلبان بوده هم ضعف مدیریتی که داشتند این اجازه را به آنها نداده است. علاوه بر ده ها حزب و گروه و سازمان سیاسی در جبهه اصلاحات، هنوز نتوانستند توده های مردم را سازماندهی کنند و در قالب سازمان های سیاسی در بیاورند که تحزب به معنی واقعی تا اقص نقاط کشور و در تمام لایه های اجتماعی نفوذ پیدا کند. به لحاظ سازمانی هم ارتباط آنها با مردم بسیار ضعیف است.
آقایی در ارتباط با استقبال جوانان از گفتمان اصلاح طلبی عنوان کرد: برخی از کسانی که از اصلاح طلبان در ادوار گذشته حمایت کردند از رویکرد سنتی اصلاح طلبان خسته و ناامید شدند؛ بنابراین طیف وسیعی از جوانان و کسانی که در جامعه کنشگر سیاسی هستند و آینده کشور به شمار می روند متاسفانه پشت سر اصلاحات نیستند. اما هنوز هستند طیف هایی که به طور سنتی اعم از پیر و جوان تاحدودی حمایت می کنند. آنها بزرگان جبهه اصلاحات خاتمی و اشخاص دیگر را قبول دارند و به آنها حترام می گذارند. بسیاری از جوانان رویکرد اصلاح طلبان را قبول ندارند مگر اینکه رویکردشان عوض شود و امید ایجاد کنند و بتوانند پیشرو جبهه اصلاحات باشند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در خصوص وضعیت سیاسی اصلاح طلبان در صورت رد صلاحیت و یا شکست در انتخابات متذکر شد: اصلاح طلبان این ادوار را طی کردند، در دولت نهم و دهم کاندیدایشان رای نیاورد. اصلاح طلبان دوران فشار را طی کردند و حضورشان حفظ شده و موجودیتشان از بین نرفته و هیچ موقع نباید فکر کرد که جریان سیاسی بدون اینکه در قدرت رسمی باشد از بین می رود. گاهی وقت ها نبودن در قدرت هم یک جریان سیاسی را می تواند قوی تر کند به شرط اینکه با مردم باشد و مطالبات مردم را با ساماندهی، بیان کند. پشتوانه مردمی داشتن همیشه به عنوان یک قدرت رسمی نیست بنابراین من فکر می کنم اصلاح طلبان اگر به خود بیایند و به عنوان یک جنبش اجتماعی نه یک مجموعه حکومیتی حضور داشته باشند چه بسا فعالیتشان بیشتر از گذشته باشد.
منبع: برنا