کد خبر :259781
یک جامعه شناس: برخوردهای «سلبی» جوابگوی نسل جدید معترضان نیست
سیامک زند رضوی، جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه برخوردهای سلبی دولتمردان نمی‌تواند راهگشای حل بحران‌ها و اعتراض‌های عمومی در جامعه باشد.

سیامک زند رضوی، جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه برخوردهای سلبی دولتمردان نمی‌تواند راهگشای حل بحران‌ها و اعتراض‌های عمومی در جامعه باشد. گفت اصولا موضوع نحوه مواجهه اصولی حکومت‌ها با ناآرامی‌ها در مقیاس اجتماعی، در جهان چیز جدیدی نیست و تاریخچه آن به دستاوردهای حاصل از انقلاب کبیر فرانسه برمی‌گردد و اولین شرط آن پذیرش این مساله از طرف حاکمیت است، که شهروندان رعیت نیستند، حق زندگی همراه با کرامت را دارند، در برابر قانون از حقوق برابری برخوردارند. این حقیقت پایه در جامعه ما نیز پس از انقلاب مشروط در میان شهروندان به شکل همگانی مورد پذیرش است که پایه حقوق شهروندی در جامعه مدنی است. وی افزود: ازسویی برای اینکه معترضان بتوانند با حاکمیت صحبت کنند باید بپذیریم نمایندگانی را انتخاب کنند تا بتوانند درخواست‌های‌شان را با حاکمیت مطرح کنند. وقتی بسیاری از گروه‌ها، اقشار و طبقات اجتماعی در طول چهار دهه از داشتن تشکل‌های مستقل (صنفی، حرفه‌ای، سیاسی و...) خود محروم مانده‌اند. این گفت‌وگو دشوار خواهد شد. 
بنابراین جامعه مدنی چیزی نیست جز شهروندانی مساوی‌الحقوقی که گرچه در عقیده و دیدگاه باهم اختلاف‌نظر دارند اما با ورود نمایندگان گروه‌های درگیر موفق شده‌اند مشکلات‌شان را بین خودشان و با حاکمیت حل کنند.  وی سپس به ذکر مثالی از تجارب شخصی خود پرداخته و گفت: در سال 57 در 23 سالگی دانشجوی سال سوم جامعه‌شناسی دانشگاه تهران بودم. در آن سال دانشجویان تلاش می‌کردند تا گروه‌هایی را در عرصه‌های مختلف مورد علاقه‌شان مانند کوهنوردی، عکاسی، نقاشی و... تشکیل بدهند اما مقامات دانشگاه زیر بار این مساله نمی‌رفتند و می‌گفتند از بالا دستور آمده که نباید چنین گروه‌هایی شکل بگیرد. این منع با یک مقاومت گسترده از سوی دانشجویان مواجه شد. 


این جامعه‌شناس ادامه داد: الان هم بعد از 40 سال دوباره من در 66 سالگی دوباره شاهد تکرار همان تجربه هستم. هم اینک نیز حاکمیت در پیش‌نویس قانون تشکل‌ها می‌گوید هیچ گروه مستقلی اجازه ایجاد تشکل را ندارد مگر آنکه ما آن را تایید کرده باشیم. در واقع حاکمیت به هر تشکلی رسمیت نمی‌دهد. درنتیجه بسیاری از تشکل‌های امروز مانند تشکل‌های کارکنان اتوبوسرانی یا کانون نویسندگان یا تشکل شورای هماهنگی معلمان و... هنوز نتوانسته‌اند مجوز رسمی فعالیت  بگیرند.
مهم‌ترین راهکار مواجهه با شهروندان معترض، «گفت‌وگو» است قبل از آنکه دیر شود. آن‌هم در شرایطی برابر و بی‌طرف در عرصه‌های عمومی و در حالی که مردم شاهد آن باشند. این امر نیز میسر نمی‌شود مگر با حضور تشکل‌ها و نهادهای مختلف و اینکه بپذیرند تشکل‌های موجود رسمیت دارند. ضمن آنکه این گفت‌وگو‌ها باید در یک فضای عمومی انجام شود نه در یک فضای دربسته چرا که اصولا شهروندان برپایه شواهد تاریخی گفت‌وگو پشت درهای بسته را بی‌نتیجه  می‌دانند.


 وی تصریح کرد: شاید بهترین تریبون برای این گزینه، رادیو و تلویزیون باشد. صداوسیما باید بستری را فراهم کند تا نهادهای مختلف مانند تشکل‌های کارگری، معلم‌ها، زنان، دانش‌آموزان، دانشجویان، شوراهای محله‌ها و... مسائل و دغدغه‌های‌شان را مطرح کنند. آن‌هم بدون محدودیت و ملاحظه‌کاری. مثلا آنجا ممکن است کارگران سوال کنند که چطور و با چه استدلالی کارخانه عظیم هفت تپه به دو، سه جوان واگذار می‌شود ولی به شورای کارگران مجوز داده نمی‌شود؟! حاکمیت هم  آنها  را  واقعا  «بشنود».
زند رضوی با اشاره به دلایل حضور جوانان و حتی نوجوانان در جریان ناآرامی‌های اخیر گفت: جوان و نوجوان امروزی عملا در آموزش وپرورش انکار می‌شوند، وقتی به بیم و امیدهای پیش روی خود در آینده نگاه می‌کند، با خودش فکر می‌کند که راه دیگری غیر از آنکه به خیابان بیاید و اعتراضش را به گوش مسوولان برساند، ندارد. 
این جامعه‌شناس با تاکید براینکه راهکار برخورد با اعتراض‌های این‌چنینی برخوردهای سلبی در کف خیابان‌ها نیست، گفت: مسلما برخوردهای سلبی در مورد اعتراض‌های خیابانی جواب نمی‌دهد. کمااینکه هیچ‌وقت این گونه برخوردها در مورد اعتراض‌های سال‌های گذشته نیز جواب نداده‌اند و بر حجم پرسش‌های بدون پاسخ افزوده است. از سویی یک بررسی اجمالی نشان می‌دهد که فاصله زمانی رخ دادن اعتراض‌های خیابانی در طول 4 دهه گذشته اندک اندک کمتر و کمتر شده است. به عنوان مثال اعتراض‌های مشهد در سال 1370، دوباره در سال 1376 تکرار شدند. بعد از آن هم این اعتراض‌ها هرکدام در فاصله چند سال در یکی از شهرهای دیگر ایران و حتی تهران تکرار شدند. این نشان می‌دهد که چقدر بازه زمانی رخ دادن این اعتراض‌ها کم شده‌اند. چرا؟ دلیلش واضح است. چون در اعتراض‌هایی که داشتند نه تنها به خواسته‌هایی که داشتند، نرسیدند که به جای پاسخ به آنها فقط با  برخوردهای قهری مواجه  شده‌اند.


 زند رضوی افزود: در واقع الان ما در شرایطی قرار داریم که دیگر طیف متوسطی وجود ندارد. همه یا کارگرانی هستند که اگر یک ماه حقوق نگیرند زندگی‌شان به‌طور جدی مختل می‌شود و به آنها یقه سفید می‌گویند یا یقه آبی‌هایی هستند که گرچه در اقلیت هستند ولی بخش اعظم ثروت کشور را در اختیار دارند. هم اینک طیفی که در کف خیابان‌ها می‌بینید از نسل همین یقه سفیدهایی هستند که اتفاقا سرمنشأ پیروزی انقلاب در سال 1357 بودند. این جامعه‌شناس همچنین به تناقضی در برخوردهای حاکمیت با معترضان اشاره کرده و گفت: از سویی طرفداران حاکمیت شعار می‌دهند که راهکار حل بحران کنونی، گفت‌وگو است و از سویی ماموران، کف خیابان‌ها تلاش می‌کنند تا اعتراض‌ها را با برخوردهای شدید سلبی مهار کنند. خب این یک تناقض آشکار برای افکار عمومی است. کسی که می‌خواهد گفت‌وگو کند به دنبال برخورد سلبی نیست! همین مسائل باعث می‌شوند تا مردم و به خصوص جوانان به وعده‌های مسوولان برای آنکه صدای‌شان را بشنوند و به خواسته ایشان تن دهند، اعتماد نکنند!
وی تصریح کرد: اعتراض‌های امروز نیز ادامه همان اعتراض‌های گذشته است. با این تفاوت که تنها چیزی حدود 15 درصد جمعیتی که در ناآرامی‌های کنونی شرکت دارند متعلق به دوره‌های قبل هستند و 85 درصد آنها اصلا تجربه‌ای در این زمینه ندارند! برای همین دلیل ذهنیتی از آنچه ممکن است  برای‌شان رخ دهد، ندارند و طبیعتا ترسی هم از حضور در کف خیابان‌ها نخواهند داشت. برای همین معتقدم با این نسل نمی‌شود شوخی کرد.

 

منبع: اعتماد