کد خبر :259767
آغاز دوره چارلز نامحبوب
محمد حسین باقی| «الیزابت آلکساندرا مری ویندزور» ملکه بریتانیا و صاحب تاج و تخت این کشور، در سن ٩٦سالگی درگذشت.

بلافاصله پس از درگذشت ملکه، پسرش چارلزِ 73ساله با عنوان «پادشاه چارلز سوم» جانشین ملکه شد و بر تخت نشست. ملکه الیزابت ٧٠سال بر بریتانیا حکمرانی کرد و به این ترتیب دارای بیشترین سابقه است حتی بیشتر از ملکه ویکتوریا. بسیاری از رهبران و مقامات کشورهای دنیا در پیام‌هایی به ‌مرگ وی واکنش نشان دادند. ملکه الیزابت از ٢٥سالگی عهده‌دار فرمانروایی بریتانیا شد. شاهزاده چارلز جانشین ملکه تا 73سالگی بسیار منتظر ماند. البته او محبوبیت چندانی هم ندارد. نظرسنجی‌های بریتانیا حاکی از آن است که بسیاری ممکن است به سمت شاهزاده ویلیام (دوک کمبریج) بروند که در کارهای سلطنتی از خود مهارت نشان داده است. چارلز، شاهزاده ولز در مقابل نشان داد که تحقق این امر [به سلطنت رسیدن ویلیام] یک تجربه «وحشتناک و غیرقابل اغماض» است. با این حال چارلز بی‌میل به تاج و تخت قطعا حجم سوالات درباره هزینه و ارزش‌های یک خانواده «متنعم» و «آلوده» به‌عنوان چهره یا پیشانی بریتانیا را افزایش می‌دهد. کشورهای مشترک‌المنافع احتمالا در این تردیدها سهیم هستند.
 
«الیزابت آلکساندرا مری ویندزور»، ملکه بریتانیا و صاحب تاج و تخت این کشور، در سن ٩٦سالگی درگذشت. بلافاصله پس از درگذشت ملکه، پسرش چارلزِ 73 ساله با عنوان «پادشاه چارلز سوم» جانشین ملکه شد و بر تخت نشست. پادشاه چارلز درباره مرگ مادرش ملکه الیزابت بیانیه‌ای صادر کرد و گفت: «درگذشت مادر عزیزم، اعلیحضرت ملکه، برای من و همه اعضای خانواده‌ام بزرگ‌ترین اندوه است. ما عمیقا در سوگ درگذشت یک فرمانروای گرامی و یک مادر بسیار عزیز سوگواری می‌کنیم.» ملکه الیزابت ٧٠سال بر بریتانیا حکمرانی کرد و به این ترتیب دارای بیشترین سابقه در این زمینه است؛ حتی بیشتر از ملکه ویکتوریا. ملکه الیزابت از ٢٥سالگی عهده‌دار فرمانروایی بریتانیا شد. پدرش شاه جورج ششم پادشاه بریتانیا بود.

 با اعلام خبر درگذشت ملکه الیزابت دوم تا روز خاکسپاری وی به مدت 10روز در بریتانیا عزای ملی اعلام شد. ملکه الیزابت دوم رکورددار بیشترین طول عمر و دوره سلطنت در میان فرمانروایان انگلستان طی هزار سال گذشته بوده است. او به‌طور غیر منتظره‌‌ای زمانی که 25سال داشت پس از مرگ پدرش جورج ششم، در سال1952 به سلطنت رسید. او پنج سال پیش از عهده‌‌دار شدن مقام سلطنت، با دوک ادینبورگ ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، چهار فرزند، هشت نوه و هفت نتیجه است. او اولین فرزند شاهزاده آلبرت، دومین پسر جرج پنجم و لیدی الیزابت بوئز-لیون بود. انتظار نمی‌‌رفت او به سلطنت برسد؛ چون سومین فرد وارث تخت و تاج بود
   
پس از مرگ جورج پنجم، ادوارد هشتم شاه جدید شد؛ اما برای ازدواج با والیس سیمپسون زن مطلقه آمریکایی از سلطنت کناره‌‌گیری کرد. با استعفای ادوارد هشتم، پدر الیزابت با عنوان جورج ششم پادشاه بریتانیا شد و تا سال1952 سلطنت کرد. «عروه ابراهیم» در گزارش 9سپتامبر در الجزیره نوشت: عزاداران انگلیسی با ارسال گل و پیام به سفارتخانه‌ها و کلیساها ناراحتی خود را ابراز کردند. افزون بر این رهبران جهان هم با پیام‌های تسلیت با دربار بریتانیا و مقام‌های این کشور ابراز همدردی کردند. پادشاه چارلز به لندن بازخواهد گشت و با نخست‌وزیر، لیز تراس، دیدار خواهد کرد. این گزارشگر نوشت که لندن آماده حضور جمعیت بزرگی می‌شود. زنگ‌ها در «وست مینستر آبِی»، کلیسای «سنت پاول» و قلعه «ویندزور» به صدا در خواهد آمد و گلوله‌هایی هم شلیک خواهد شد.

«مارک لاندر» در گزارش 9سپتامبر در نیویورک‌تایمز نوشت: چارلز روز جمعه [دیروز 19 شهریورماه] از قلعه «بالمورال» در اسکاتلند به لندن بازمی‌گردد تا در برابر ملت سخنرانی کند. سخنرانی او به منزله تداوم پادشاهی مشروطه در بریتانیا خواهد بود. سپس با لیز تراس، نخست وزیر دیدار خواهد کرد. قبل از حضور پادشاه جدید در لندن، گلوله‌های توپ هم به یاد ملکه شلیک خواهد شد. چارلز با «کامیلا پارکر باولز» همراه خواهد شد که ملکه فقید به او «شهبانو» می‌گفت. به نوشته این گزارشگر، ملکه مشتاقانه آرزو داشت که این جایگاه به کامیلا برسد. ملکه الیزابت که در ماه فوریه جشن هفتاد سال حکمرانی خود را برگزار کرده بود، دوره گذار در تاج و تخت را پیش‌بینی کرده بود و در اظهاراتی شخصی از بریتانیایی‌ها خواسته بود که آغوش خود را به روی چارلز و کامیلا بگشایند.

به نوشته لاندر، چارلز ابتدا با «دیانا»، شاهزاده ولز ازدواج کرد؛ اما پس از متارکه با او با «کامیلا» ازدواج کرد. در این یک هفته که تغییرات دگرگون‌کننده در بریتانیا در جریان بود، تراس از سوی ملکه به‌عنوان نخست‌وزیر منصوب شد. دو روز بعد اما تراس باید در حضور شاه جدید سوگند یاد کند. روز شنبه [امروز 20 شهریورماه] چارلز به‌طور رسمی در نشست شورای جانشینی به‌عنوان پادشاه جدید انتخاب خواهد شد. این شورا یک انجمن محرمانه خواهد بود متشکل از مقام‌های بریتانیایی که بر حسب سنت در «کاخ سنت جیمز» جمع می‌شوند.

«باری نیلد» هم در گزارش 8 سپتامبر در سی‌ان‌ان نوشت: ملکه الیزابت یکی از آخرین بازماندگان و ملکه‌های عصر کلاسیک سلطنت اروپایی بود؛ عصری که در آن شاهان و ملکه‌ها قدرت سیاسی فراوانی داشتند. به نوشته نیلد، ملکه در دوران طولانی زمامداری‌اش شاهد تحول بریتانیا از یک قدرت امپراتوری در حال افول به یک دولت مدرن چندفرهنگی بود که دیگر برای ادامه حکمرانی نیازی به ملکه نمی‌دید؛ اما همواره مقام او را پاس می‌داشت و در جایگاه بالا می‌نشاندش. دوران حکمرانی ملکه با توفان‌های زیادی (چه شخصی و چه عمومی) همراه بود. با شروع جنگ جهانی دوم، ملکه برای به دست گرفتن قدرت آماده می‌شد. اما برای این کار به آموزش و‌‌آمادگی نیاز داشت. فردی به نام «هنری مارتن» آموزش او را به‌طور خصوصی بر عهده گرفت تا در امور مربوط به قانون اساسی و سایر موارد آموزش دیده شود. الیزابت در سال1940 وقتی 14ساله بود، گام‌هایی برای حضور در عرصه عمومی برداشت و اولین مصاحبه رادیویی خود را انجام داد. او برای کودکان آواره از جنگ سخنرانی می‌کرد. در 16سالگی، او به‌عنوان سرهنگ افتخاری «گارد گرانادیر» یک هنگ پیاده نظام ارتش بریتانیا انتخاب شد.

دوره جنگ آزادی‌های خاصی را فراتر از محدودیت‌های سنتی زندگی سلطنتی به او داد. در سال1945 او به «سرویس کمکی سرزمینی» (ATS) پیوست و چهار هفته را گذراند تا دستانش با روغن و گریس پوشیده و رانندگی و نگهداری وسایل نقلیه نظامی را آموخت. Auxiliary Territorial Service: [شاخه زنان ارتش بریتانیا طی جنگ جهانی دوم که در 9سپتامبر1938 تاسیس و تا فوریه 1949 دوام یافت]. هنگامی که پیروزی در اروپا اعلام شد، الیزابت یونیفورم‌پوش با جمعیت شاد در خارج از کاخ باکینگهام در هم آمیخت. الیزابت در سال 1947 در کلیسای وست مینستر با شاهزاده فیلیپ ازدواج کرد و اولین پسرش چارلز نام داشت که یک سال بعد متولد شد. با وخامت حال پدرش، الیزابت وظایف رسمی‌تری را پذیرفت و در سال 1952 زمانی که الیزابت و فیلیپ در سفر کنیا بودند، اخبار مرگ پدرش منتشر شد. او اکنون «ملکه الیزابت» شده بود.

در سال1953 و پس از تاج‌گذاری نه تنها سفرهای خارجی بسیاری را شروع کرد، بلکه میزبان بسیاری از رهبران جهان از جمله دوایت آیزنهاور، شارل دوگل و نیکیتا خروشچف هم بود. در سال1976 این ملکه بود که اولین ایمیل را در بریتانیا ارسال کرد. با این حال، الیزابت دچار مشکلات خانوادگی و غیرخانوادگی هم بود. از آن جمله است فروپاشی زندگی خواهرش و اتفاقات مربوط به زندگی فرزندش چارلز و دیگران و نیز درگرفتن بحث‌هایی در کشورهای همسود درخصوص نقش ملکه در آنها. در چهل سالگی حضورش در تاج و تخت، در سال1992 سه نفر از اعضای خاندان سلطنت زندگی‌شان دچار بحران شد: شاهزاده «آن» و «مارک فیلیپ» از هم جدا شدند، چارلز و دیانا از هم جدا شدند و سارا فرگوسن، همسر شاهزاده اندرو، به‌صورت برهنه در عکسی با یک مدیر مالی آمریکایی دیده شد. در سال1995 هم دیداری از آفریقای جنوبی و نلسون ماندلا داشت؛ اما در سال 1997 هم درباره مرگ غمبار دیانا مورد انتقاد قرار گرفت.

در سال2005 او با ازدواج شاهزاده چارلز و کامیلا که قبلا غیرقابل تصور بود، موافقت کرد. هشت سال بعد، زمانی که پارلمان بریتانیا به اصل برتری مردان بر زنان در خط جانشینی تاج و تخت پایان داد، این سقف محدود شد. او شاهد ازدواج دو نوه‌اش (شاهزاده ویلیام و هری) بود. در سال2012، مراسم تولد الیزابت در کشورهای همسود برگزار شد. سه سال بعد، او از 63سال حکمرانی ملکه ویکتوریا پیشی گرفت و به دیرپاترین مقام سلطنتی بریتانیا تبدیل شد. در فوریه2022 او به نخستین پادشاه بریتانیا تبدیل شد که به مدت 70سال زمامداری کرد. سال‌های پایانی ملکه با چالش‌ها و همچنین جشن‌ها همراه بود. درحالی‌که کرونا در سال2020 بریتانیا را درنوردید، او دو سخنرانی تلویزیونی را پشت سر هم انجام داد: یکی خواستار اتحاد در برابر همه‌‌گیری شد و دیگری، در بحبوحه قرنطینه ملی، برگزاری هفتاد و پنجمین سالگرد روز پیروزی در اروپا. در سال2022 هم مراسم تولد او برگزار شد؛ اما ملکه می‌دانست که به روزهای پایانی نزدیک می‌شود.

«جیمز رینل» هم در گزارش 8سپتامبر در الجزیره نوشت، الیزابت معروف‌ترین خانواده سلطنتی در جهان را در برهه‌های حساسی رهبری کرد، از نسلی از شاهان، روسای‌جمهور و مستبدان و رهبران دولت‌ها استقبال کرد؛ اما او در عین حال به‌عنوان رئیس دولت، کشوری مهم اما رو به افول را در هفت دهه دگرگونی جهانی هدایت می‌کرد. «الیزابت نورتون»، مورخ، به الجزیره می‌گوید: «وقتی ملکه به تخت نشست، مردم عصر الیزابتی جدیدی از صلح و رفاه را پیش‌بینی می‌کردند... دوران او دوران توفان‌های بسیار بود. الیزابت از جنجال‌ها در خانواه سلطنتی خود را دور نگاه می‌داشت و از او به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین پادشاهان در دوران مدرن یاد می‌شود.»

«سرژ اشممان»، از اعضای هیات تحریریه نیویورک‌تایمز هم در گزارش 8سپتامبر نوشت، برای عملکرد در یک دموکراسی معمولی، یک سلطنت موروثی مستلزم آن است که شهروندان کمی تخیل را بپذیرند؛ یعنی یک خانواده که بالاتر از سیاست قرار دارد، بتواند ملت و ارزش‌های آن را نمایندگی کند. این کمی زحمت می‌طلبد به‌ویژه درباره بررسی‌‌شده‌‌ترین خاندان سلطنتی- ویندزورها- که بر بریتانیا و 14قلمرو دیگر همسود سلطنت می‌‌کنند. تعداد کمی از خانواده‌ها دارای رسوایی‌های عمومی بوده‌اند. رسوایی شاهزاده اندرو، به‌دلیل اتهامات تجاوز جنسی و سوءاستفاده جنسی و شکاف بین خانواده سلطنتی بریتانیا و شاهزاده هری و همسرش، مگان مارکل آمریکایی، تنها آخرین ضربه‌هایی است که ویندزورها متحمل شده‌اند. با این حال، نکته درباره ملکه الیزابت دوم این است که او کمتر به خاطر ایفای چنین نقش‌هایی به یاد آورده می‌شود و او را بیشتر به خاطر وقار و قدمت زمامداری‌اش به یاد می‌آورند.

در بیشتر موارد، درحالی‌که روزنامه‌های سراسر جهان با شادمانی درباره ماجراهای خواهر، فرزندان و نوه‌های ملکه غوغا می‌‌کردند، اما به نظر می‌‌رسید که او بالاتر از همه چیز قرار دارد. محبوبیت او در طول سال‌ها افزایش یافت، همان‌طور که حمایت مردم از حفظ و بقای خانواده سلطنتی افزایش یافت. شاهزاده هری و مارکل سال گذشته در مصاحبه با اپرا وینفری درباره تصمیم خود برای جدایی از این شراکت، مراقب بودند که ملکه را به بی‌رحمی یا نژادپرستی متهم نکنند. ملکه الیزابت از بسیاری جهات، از طریق رفتار، شایستگی، استواری و خدمات تزلزل‌ناپذیر - و صرفا با حضور درازمدت در این مسند- معرف پادشاهی مشروطه برای اروپا و بسیاری از نقاط جهان بود. او پرسفرترین پادشاه جهان بود: روزنامه بریتانیایی تلگراف محاسبه کرد که تا 90سالگی او حداقل 513/ 032/ 1 مایل و 117 کشور جهان را طی کرده است. 13رئیس‌جمهور آمریکا که او با آنها ملاقات کرد، همه تلاش می‌کردند تا در حضور او به درستی رفتار کنند.

بخشی از جذابیت او (که ممکن است برخی آن را افراط بنامند) شکوه و تشریفات ولخرج‌گونه بود که ظاهر سلطنتی او را همراهی می‌کرد. درحالی‌که کشورهای اسکاندیناوی عمدا سلطنت خود را بی‌‌ارزش کردند تا پادشاهان و ملکه‌هایشان تمایز چندانی از شهروندان عادی نداشته باشند، اما بریتانیا با افتخار تمام قرون وسطی را حفظ کرد: کالسکه‌های طلاکاری شده، کلاه از پوست خرس، مستخدمان و نوکران و سنت‌های کهن. خانواده سلطنتی در برند و هویت بریتانیا نقش اساسی دارند. اما ملکه الیزابت آماده بود تا به همه اینها بپردازد: از بر سر گذاشتن تاج پنج پوندی هنگام خواندن پیام در پارلمان گرفته تا تظاهر به لذت در برخی مراسم. اگرچه دموکراسی هیچ قدرت واقعی حکمرانی برای او باقی نگذاشت؛ اما او در حمایت از برابری و تنوع در کشورهای همسود از زمان خود جلوتر بود و طبق اکثر گزارش‌ها، او نظرات خود را با احتیاط به نخست‌وزیران متوالی که هر هفته با آنها ملاقات داشت، اعلام می‌کرد.

روابط ملکه با زن قدرتمند دیگر یعنی مارگارت تاچر، نخست‌وزیر باسابقه که تقریبا همسن الیزابت بود، شناخته‌شده‌ترین نمونه از روابط است. سیاست‌‌های کارگری تاچر و عدم تمایل او به اعمال تحریم‌‌ها بر آفریقای جنوبی، او را در تضاد مستقیم با دیدگاه‌های ملکه قرار داد و در مقطعی «مایکل شی»، سخنگوی مطبوعاتی دربار به روزنامه‌‌نگاران گفت که ملکه سیاست‌‌های نخست‌‌وزیر را «بی‌‌اهمیت، تقابل‌‌آمیز و به لحاظ اجتماعی تفرقه‌افکن می‌‌داند». از دوران حضور او در قدرت، فیلم‌ها و مجموعه تلویزیونی بسیار محبوب از جمله «تاج و تخت» ساخته شده است. اما مانند بسیاری از چیزهایی که به‌صورت مکتوب و فیلم به ملکه نسبت داده می‌شود، واقعیت مشخص نیست. ظاهرا ملکه اینها را به‌عنوان احساسات واقعی خود انکار کرد و تاچر هرگز به‌طور علنی درباره روابط خود با ملکه صحبت نکرد.

این ذخیره عمومی ملکه را از سایر اعضای خانواده‌‌اش، از جمله همسر فقیدش، شاهزاده فیلیپ، و وارثش، پرنس چارلز (و پادشاه چارلز کنونی) متمایز کرده است؛ زیرا آنها نسبت به اشتراک‌‌گذاری دیدگاه‌های خود محتاط‌تر بودند. کدام‌یک پرسش انتقادی برمی‌انگیزد: آیا سلطنت پس از الیزابت دوام خواهد یافت؟ یا اگر دوباره از «آنتونی و کلئوپاترا»ی شکسپیر وام بگیریم، «ققنوس طلایی هرگز دیده نمی‌شود/ دوباره از چشمان سلطنت.» شاهزاده چارلز تا 73سالگی بسیار منتظر ماند. او به جای یافتن شغل جدیدی که برای آن آموزش دیده است، باید بازنشسته شود و البته محبوبیت چندانی هم ندارد.

«سرژ اشممان» در بخش دیگری از گزارش خود می‌نویسد، نظرسنجی‌‌های بریتانیا حاکی از آن بود که بسیاری در سریع‌‌ترین زمان ممکن به سمت شاهزاده ویلیام (دوک کمبریج) می‌‌روند که با «دوشس» جذاب و فرزندان شایسته‌اش در کارهای سلطنتی مهارت نشان داده است. چارلز، شاهزاده ولز، در مقابل نشان داد که تحقق این امر [به سلطنت رسیدن ویلیام] یک تجربه «وحشتناک و غیرقابل اغماض» است. با این حال، گزارشگر نیویورک‌تایمز می‌افزاید، چارلز بی‌میل به تاج و تخت قطعا حجم سوالات درباره هزینه و ارزش‌های یک خانواده «متنعم» و «آلوده» به‌عنوان چهره یا پیشانی بریتانیا را افزایش می‌دهد. کشورهای همسود احتمالا در این تردیدها سهیم هستند. برخی از این دست کشورها ممکن است از الگوی «باربادوس» پیروی کنند که در سال2021 ملکه را از ریاست دولت برکنار و اعلام کرد: «زمان آن فرا رسیده است که گذشته استعماری خود را به‌طور کامل پشت سر بگذاریم» یا ممکن است از الگوی جامائیکا پیروی کنند که نخست‌وزیرش گفت که کشورش پس از تور سلطنتی فاجعه‌بار دوک و دوشس کمبریج در سال جاری، دست به گذار از سلطنت بریتانیا می‌زند.

«ژنل گریفیث» هم در گزارش 9سپتامبر در nbcnews به سابقه استعماری بریتانیا در دوران ملکه اشاره کرد و نوشت، با اعلام مرگ ملکه الیزابت در روز پنج‌شنبه 17شهریورماه، اما انتقادها از میراث او زنده شد و احساسات بسیاری از کسانی که او را نماد امپراتوری استعماری بریتانیا می‌‌دانستند برجسته کرد؛ امپراتوری‌ای که خود را از طریق خشونت، دزدی و ظلم غنی کرد. این نگاه در قاره آفریقا نمود عینی‌تری نسبت به دیگر جاها داشت. «اوجو آنیا»، دانشیار زبان در دانشگاه «کارنگی ملون» بعدازظهر پنج‌شنبه چنین توییت کرد: «چگونه انتظار دارید که از خیر تحقیر ملکه‌ای بگذرم که از طریق نسل‌‌کشی نیمی از خانواده‌‌ام را قتل عام و آواره کرد و عواقب آن برای کسانی که امروز زنده هستند هنوز ادامه دارد؟» توییت او بیش از 10هزار بار بازنشر شد و تا عصر پنج‌شنبه نزدیک به 38هزار لایک به‌دست آورد.

آنیای 46ساله در مصاحبه‌ای در روز پنج‌شنبه گفت که «فرزند استعمار» است؛ مادرش در ترینیداد و پدرش در نیجریه به دنیا آمدند. آنها در دهه1950 در انگلستان به‌عنوان «تبعه‌های امپراتوری در سرزمین‌های استعماری» و هنگام تحصیل در دانشگاه با هم ملاقات کردند. سپس ازدواج و به نیجریه بازگشتند. آنیا گفت: «علاوه بر استعمار در نیجریه، بردگی انسان‌ها در دریای کارائیب نیز وجود دارد.  بنابراین یک اصل و نسب مستقیم وجود دارد که من نه تنها با افرادی که مستعمره شده‌‌اند، بلکه با افرادی که به بردگی بریتانیا درآمده‌‌اند، در ارتباط باشم.» درحالی‌که الیزابت در دوران پسااستعماری بریتانیا حکمرانی می‌کرد، اما هنوز ارتباطی با گذشته استعماری خود داشت که ریشه در نژادپرستی و خشونت علیه مستعمرات آسیایی و آفریقایی داشت. در سال‌های اخیر درخواست‌‌های فزاینده‌‌ای برای رویارویی سلطنت با گذشته استعماری‌‌اش مطرح شده بود.

«زوی ساموزی»، نویسنده آمریکایی- زیمبابوه‌ای و استادیار عکاسی در مدرسه طراحی رود آیلند، در توییتر نوشت: «به‌عنوان اولین نسل از خانواده‌ام که در مستعمره بریتانیا به دنیا نیامده‌ام، روی قبر همه اعضای این خاندان سلطنتی به‌ویژه ملکه می‌رقصم.» او بلافاصله به درخواست برای اظهارنظر پاسخ نداد. «متیو اسمیت» استاد تاریخ در دانشگاه کالج لندن که «مرکز مطالعه میراث مالکیت برده بریتانیا» را مدیریت می‌‌کند، می‌گوید: «واکنش‌‌ها نشان‌دهنده روابط پیچیده و درهم‌تنیده مردم با سلطنت بریتانیا، مردم با کشورهای همسود بریتانیا و به‌ویژه دریای کارائیب است.» اسمیت در یک مصاحبه تلفنی از لندن گفت: «من فکر می‌کنم وقتی مردم این نظرات را بیان می‌کنند، به‌طور خاص به ملکه الیزابت فکر نمی‌کنند. آنها به سلطنت بریتانیا به‌عنوان یک نهاد و رابطه سلطنت با سیستم‌های ظلم، سرکوب و استخراج اجباری نیروی کار و به‌ویژه نیروی کار آفریقایی و بهره‌برداری از منابع طبیعی و سیستم‌های کنترل اجباری در این مکان‌ها فکر می‌کنند و این سیستمی است که فراتر از شخص ملکه الیزابت وجود دارد.»

کمتر از یک سال پس از اینکه باربادوس ملکه را از ریاست دولت برکنار کرد و به جمهوری تبدیل شد، برخی کشورها حرکتی ناشی از انتقاد فزاینده از سلطنت را شروع کرده‌اند. از آن جمله است جامائیکا. اسمیت که در جامائیکا (جایی که بیشتر عمر خود را در آنجا گذرانده است) متولد شد، گفت که برخی از مردم در محدوده دریای کارائیب عمیقا عزادار مرگ ملکه هستند؛ به‌‌ویژه نسل‌‌های قدیمی‌‌تر که ممکن است خاطراتی از دیدن او در یکی از بازدیدهای ملکه از این جزیره داشته باشند. اسمیت گفت: «برخی از چیزهایی که کارائیبی‌ها را برای ملکه محبوب کرد این بود که او نقش خود را به‌گونه‌ای انجام داد که کاملا در تضاد با درک مردم از پادشاهان بریتانیا بود.» او افزود که شخصیت او و این واقعیت که او یک زن بود الیزابت او را متمایز می‌کرد.

او گفت: «الیزابت شبیه پادشاهان تاریخی نبود»و «جوان به تاج و تخت رسید.»  اما آنیا گفت که دیدگاه دیگری دارد. این دو نماینده دو دیدگاه متفاوت نسبت به ملکه و میراث او در کشورهای همسود هستند. خانواده آنیا در جنگ آواره و برخی از بستگانش کشته شدند. آنیا گفت: «از این تصور که مظلومان و بازماندگان خشونت باید به نحوی به فردی که مرده احترام بگذارند به‌شدت آزرده می‌شوم.» او گفت که «دربار همچنان به دخالت در امور آفریقا و سرکوب ادامه می‌دهد. » آنیا گفت: «مردم به معنای واقعی کلمه در سرتاسر جهان از مرگ این زن شادی می‌‌کنند، نه به این دلیل که آنها پست یا سرد هستند، بلکه به این دلیل که سلطنت او به‌طور گسترده خشونت‌آمیز بود.»

 

منبع: دنیای اقتصاد