فاطمه السادات شاه حسینی متولد 1فروردین 1369در تهران است. در سال 1391اجرا در برنامه شیشتاییا موجب دیده شدن او در قاب تلویزیون شد و سپس مجریگری برنامههای همین امروز، همین امشب و مثبت سلامت در شبکه سلامت، نمابهنما در شبکه آیفیلم و خانه مهر و جمع ایرانی را در شبکه جام جم برعهده گرفت.
او چندی پیش اجرای برنامه مدرسه مهارتی در شبکه آموزش را برعهده داشت. با این مجری درباره موضوعات مختلفی همچون حضور بازیگران در عرصه اجرا، مجریگری در دوران کرونا و اجرای برای گروه سنی نوجوانان همصحبت شدیم که مشروح آن پیش روی شماست.
شما همزمان هم در رادیو و هم در تلویزیون اجرا دارید. در این زمینه محدودیتی وجود ندارد؟
این ممنوعیت برداشته شده است. من سال 90 برنامه ششتاییها را در شبکه 2 داشتم. آخر فصل گفتند اجازه ندارم در تلویزیون اجرا کنم. به همین خاطر مجبور شدم تلویزیون را یک مدت کنار بگذارم. زمان ریاست سرافراز روال عادی شد. الان خیلی از گویندهها هم در رادیو و هم در تلویزیون اجرا دارند.
خودتان با برداشته شدن این ممنوعیت موافق هستید؟
چرا که نه. زمانی که یک مجری قابلیت داشته باشد در هر دو رسانه رادیو و تلویزیون میتواند باشد. البته صداهای ماندگار بهتر است به تلویزیون نروند. چون شنوندگان رادیو از مجریان این رسانه در ذهنشان تصویرسازی میکنند. زنده یاد مهران دوستی همیشه این عقیده را داشت که به تلویزیون نرود. یک دوره کوتاهی به تلویزیون رفت تا برای یک برنامهای متن بخواند. همان زمان هم خیلی مایل نبود و میگفت علقه من به رادیو است. به نظر من مهمترین مساله این است که یک نفر قابلیت این کار را داشته باشد.
این روزها خیلی از بازیگران را در حال اجرای برنامههای تلویزیونی میبینیم. نظرتان درباره مجریشدن بازیگرها چیست؟
باید بررسی کنیم که آیا بازیگر مهارت اجرا را بلد است یا فقط به خاطر چهره بودنش میآید. مثلا اشکان خطیبی اجرایش خوب است. آقای فرزاد حسنی هم در اجرا و هم در بازیگری خیلی خوب بودند. مهران مدیری و رامبد جوان هوش اجرایی دارند و مردم خواهانشان هستند. بعضا فقط به خاطر این که یک برنامه بیننده پیدا کند، یک بازیگر چهره را وارد اجرا میکنند. از آن طرف پول های هنگفتی جابجا می شود.
هر فردی اگر توانمند باشد چه اشکالی دارد که در یک واحد دیگر فعالیت کند. ولی نباید این طوری باشد که گل برنامه ها را به سلبریتیها بسپارند. اگر عدالت رعایت شود هیچ عیبی ندارد. الان برخی شبکه های رادیویی مثل جوان و صبا دارند از مجری های چهره تلویزیون استفاده می کنند. مخاطب خیلی باهوش است. مجری کاربلد را می پذیرد و با او همراه میشود. از بازخوردها می شود فهمید که مخاطب چقدر یک مجری و گوینده و بازیگر را پذیرفته است.
شبکه نسیم در این ماجرا خیلی نقش داشت. چون اصرار داشت که بسیاری از بازیگران را مجری کند.
زمانی که شبکه نسیم راه افتاد، معاونت صدا می خواست یک سری برنامه های مشارکتی با رادیو را راه اندازی کند. یک گروه از تهیه کنندگان تلویزیون دوربین را کاشته بودند و گویندگان متن میخواندند. میخواستند رادیو را وارد تلویزیون کنند. در ادامه شبکه نسیم دست یاری به سمت بازیگران دراز کرد. از بازیگران و مجریانی مثل رامبد جوان، مهران مدیری و رضا رشیدپور استفاده کردند تا شبکه دیده شود.
رشیدپور با برنامه «عینک آفتابی» برگشت. با این سه نفر کار کردند و جواب مثبتی هم گرفتند. رامبد جوان قبلا کار اجرا انجام داده بود. مهران مدیری هم ارتباط با مردم را خوب بلد بود و کارش بر دل مردم نشست. پس از آن هر آدمی را که توانستند وارد اجرا کردند. امیدوارم بازیگرانی که وارد اجرا می شوند این کار را بلد باشند. مثلا چند نفر از بازیگران که من اسمشان را نمی آوردم واقعا به درد اجرا نمی خورند. برخی بازیگران فکر میکنند همین که یک متنی را حفظ کنند و بخوانند اسمش اجرا می شود.
در یکی از مسابقهها یکی از بازیگران ستاره، جملات را کلمه به کلمه از گوشی میشنید و اجرا می کرد. همان طور که میدانید این بازیگر اجرایش دوام نداشت.
*به نظر شما اجرا سختتر است یا بازیگری؟
ارتباط با مخاطب برنامه تلویزیونی از طریق لنز دوربین خیلی سخت است. مخاطب مجری را بابت هر کلمه ای که میگوید نقد می کند. اما در بازیگری این طوری نیست. بازیگر میگوید من فیلمنامه را اجرا کردم. مخاطب پس از هر برنامه، پوشش، تکیه کلام، نوع ایستادن و زبان بدن مجری را بررسی میکند. بعضی وقت ها از من میپرسند شما چرا امروز موقع اجرا این قدر ناراحت بودید؟ رفتار ما مجریها به شدت زیر ذرهبین است. سختی اجرا این است که حواس مجری باید به همه چیز باشد. مجری باید باهوش تر از بازیگر باشد. اجرا در برنامه زنده یک برداشت بیشتر ندارد. اگر خطا کنی این خطا در ذهن مخاطب و مدیران میماند. در بازیگری تمرین و تکرار وجود دارد و بازیگر میتواند در هر لحظه بهترین خودش را به نمایش بگذارد.
کافی است یک کلمه ای از دهان مان بیرون بیاید که قبلا مجری دیگری گفته است. سیل پیامکها و نظرات می آید که داری کپی فلانی اجرا می کنی.
*به تازگی اجرای برنامه «مدرسه مهارتی تابستان» را پشت سر گذاشتید. آیا واقعا از طریق تلویزیون میشود مهارتی را آموزش داد؟
بعد از شروع برنامه مدرسه تلویزیونی که کاملا آموزشی بود، در فصل تابستان تصمیم گرفتند یک مدرسه تلویزیونی مهارتی هم راه بیاندازیند. من در حوزه نوجوان قبلا تجربه اجرا داشتم. گفتند برنامه قرار است تین ایجری (نوجوان پسند) و شاد باشد. قرار بود این برنامه یک ساعت دخترانه و یک ساعت پسرانه باشد. بعدها آدم های موفقی را دیدیم که مهارتهایی مربوط به جنس مخالف را یاد گرفته اند. خیلی از دخترها کارهای فنی را خوب بلدند. قرار شد تفکیک جنسیتی را برداریم و در دو ساعت به مهارت های زنانه و مردانه بپردازیم. همزمان یک مجری خانم و آقا داشتیم. خیلی از نوجوان هایی که در روستا بودند به ما مهارتهایی را گفتند که ما تا حالا نشنیده بودیم. جای برنامه ای که به بچه ها مهارت یاد بدهد خالی بود. دوست داشتیم بچه ها کارهایشان را در فضای مجازی به فروش برسانند. آموزش می دادیم که چطور می توانید با عکاسی و ویدئو برای محصولات تان در فضای مجازی تبلیغ کنید. این بخش هم خیلی جذاب بود. یک بخش دیگری با عنوان فن بیان و سخنوری داشتیم. به این میپرداختیم که نوجوانها چطور میتوانند راحت صحبت کنند.
*این برنامه در فصل پاییز ادامه پیدا میکند؟
فعلا درباره اش حرفی نزدند. این برنامه به پشتوانه وزارت آموزش و پرورش پخش میشد. آنها باید تصمیم بگیرند که در پاییز یا زمستان ادامه پیدا می کند یا نه. در این دو ماه و نیم که «مدرسه مهارتی تابستان» پخش میشد، یکی از پربیننده ترین برنامهها بود. روزانه بیش از دو هزار بیننده فعال داشتیم که پیامک میزدند.
*شما مجری چندین برنامه با مخاطب نوجوان بودهاید. به نظر شما چرا تعداد برنامههایی که برای این گروه سنی ساخته میشود این قدر کم است؟
در یک دوره ای خیلی برنامه برای نوجوانها داشتیم. از زمانی که شبکه امید راه اندازی شد، گفتند همه برنامه ها راهی آن شبکه بشود. شاید به همین خاطر تعداد برنامههای نوجوانانه کمتر به نظر میآید. اجرا برای نوجوانها خیلی سخت است. چون آنها خیلی دیر یک مجری را میپذیرند. اول از همه مجری را نقد میکنند. مدت زمانی می گذرد که بفهمند مجری از جنس خودشان است و از بالا به پایین حرف نمیزند. در خانوادهها هم این اتفاق می افتد. پدر و مادر فکر میکنند که نوجوان هنوز کودک است. اما نوجوان تصورش این است که کودکی را پشت سر گذاشته است. این دغدغه و فشار برای مجریان و برنامهسازان هم در حوزه نوجوان وجود دارد. نوجوان نصیحت و حرف مستقیم را نمیپذیرد. ولی رک بودن را میپذیرد. دوست دارد که رک با او حرف بزنیم. مثلا بگوییم ما می دانیم که تو این مشکلات را داری؛ ولی این کار را باید انجام بدهی. اگر کسی میخواهد برنامه سازی کند، باید با بچه های این نسل خیلی مراوده داشته باشد. باید بداند که آنها چه شوخی هایی دارند؛ وگرنه مورد پذیرش قرار نمی گیرد. من خودم با نوجوان ها خیلی در ارتباط هستم. نوجوانهای ما بیش از اندازه با استعداد و خلاق هستند.
*بحران کرونا برای شما به عنوان مجری چه تهدیدهایی را به همراه داشت؟
دقیقا زمانی که کرونا شروع شد من مجری شبکه سلامت بودم. خبر شیوع این ویروس در چین را من در یک برنامه اعلام کردم. اجرا در زمان اوج کرونا ویژگیهای خاصی داشت. باید به مردم میگفتیم که مراقب باشید. همزمان باید حرفهای مردم را هم به گوش مسئولان میرساندیم. زدن ماسک سر برنامه خیلی سخت است. هوای داخل استودیو گرم است و مجری باید یک ساعت ماسک بر بینی و دهان داشته باشد. شغل و رسالت ما این است که در بدترین شرایط هم کارمان را انجام بدهیم. فرقی نمیکند که زمان جنگ، سیل، زلزله یا شیوع ویروس باشد.
*شما در شبکههای دو، آیفیلم، آموزش، سلامت و ... اجرای برنامه داشتهاید. شبکههای جدید در مقایسه با شبکههای قدیمی به لحاظ تعداد مخاطب چه وضعیتی دارند؟
شبکه های اصلی مثل یک، دو، سه، چهار و پنج بینندگان ثابت خودشان را دارند. چون هر کسی تلویزیون را روشن کند از همین شبکه ها شروع می کند. اما الان در دوره ای هستیم که انگار هر شبکه و هر برنامه مخاطب خاص خودش را پیدا کرده است. هر برنامه اگر موفق و فکر شده باشد بیننده پیدا میکند. یک دورهای شبکه نسیم خیلی گل کرد. هر جا می رفتیم می دیدیم مردم شبکه نسیم تماشا می کنند. الان از آن زمان اوج یک مقدار فاصله گرفته است. الان شبکه آی فیلم خیلی پرطرفدار است. من خودم فکر نمیکردم شبکه آیفیلم این قدر مخاطب داشته باشد. وقتی مسابقه «نما به نما» را اجرا کردم، دیدم خیلی بازخورد دارد. برنامه خوب در هر شبکه ای باشد مخاطبش را پیدا میکند.
منبع: ایرنا