محسن رفیقدوست، اولین وزیر سپاه و از فرماندهان سابق سپاه پاسداران از کاندیداتوری چهره های نظامی در انتخابات ریاست جمهوری دفاع می کند و معتقد است یک رئیس جمهور نظمی می تواند عنان کارها در شرایط فعلی را به دست بگیرد. او براین اعتقاد است که سپاه نه اصولگراست نه اصلاح طلب اما یک فهم و بینش سیاسی دارد.
او که در دفترش میزبان خبرگزاری خبرآنلاین بود در بخش دوم گفتگوییش گریزی به انتخابات 1400 زد و تاکید کرد اینبار مشارکت مردم بالاتر از اسفند 98 خواهد بود. گفتگو با رفیقدوست به بنیاد مستضعفان نیز رسید و اظهارات جنجالی پرویز فتاح. او که می گوید فتاح برای بیان این اظهارات جنجالی با کسی مشورت نکرده بود، گفت اگر از ما سوال می کرد دیگر آن حرف ها را نمی زد. او درباره حواشی کاخ مرمر و ساخت و سازی که گفته می شود در این کاخ صورت گرفته نیز تاکید کرد من در زمان آیت الله هاشمی به آنجا رفته بودم و این اتفاقات نیفتاده بود و از بخش کوچکی از کاخ استفاده می شد.
آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محسن رفیقدوست، وزیر سپاه دولت دوران دفاع مقدس است؛
***
* آقای رفیق دوست از ابتدای امسال بحث حضور چهره های نظامی در عرصه های سیاست مطرح می شود، فکر می کنید به طور کلی یک فرمانده نظامی می تواند شاخصه های یک رجل سیاسی را داشته باشد؟
ما تا به حال ندیدیم که ارتشی ها بخواهند جایی کاندید شوند و این در مورد سپاهی ها مطرح می شود، الان رئیس مجلس شورای اسلامی سردار، سرتیپ پاسدار دکتر خلبان قالیباف است و چند نفر از هم قطارهای ما مثل سردار دهقان و سایر سرداران می خواهند کاندید شوند.
من فرقی بین آنها و بقیه کاندیداها نمی بینم، چون سپاه یک نیروی نظامی_عقیدتی است و اهل تجزیه و تحلیل سیاسی است، مثلا آقای محسن رضایی تا به حال چندین بار کاندید شده است، منتهی باید دید که ذائقه ملت چیست. من اصلا به این موضوع نگاه نمی کنم که فلانی سپاهی است و فلانی نیست، من نگاه می کنم که چه کسی برای آینده مملکت که الان در بدترین شرایط اقتصادی برای مردم است (که اکثر آن تحمیل شده از خارج است)، بهتر عمل می کند و کدام یک از اینها می تواند از آنها عبور کند، برای مردم هم ملاک باید همین باشد.
*پیش بینی شما چیست؟ فکر می کنید یک فرد نظامی می تواند روی کار آید و کار را جلو ببرد؟
بله. سال 68 مقام معظم رهبری به من فرمان دادند که به بنیاد بروم، ایشان می دانستند که من یک نظامی هستم و سابقه قلع وقمع زیادی دارم، مثلا در زمان بنی صدر از بنی صدر خواستم که به ما تفنگ ژ3 بدهد و او دستور داد که بدهند و بعد تلفن زد و گفت که ندهید و من رفتم و در تسلیحات ارتش را کندم و سلاح مورد نیاز را بردم که آن زمان خیلی سر و صدا به پا کرد، بنابراین من از این سوابق زیاد داشتم؛ زمانی که من را انتخاب کردند به من گفتند که به بنیاد نروی و قلع و قمع کنی، من به بنیاد آمدم و دیدم که این بنیاد با این همه امکانات اقتصادی که در دست دارد، دارد سالی چند میلیارد ضرر می دهد، من خدمت مقام معظم رهبری رفتم وعرض کردم که تا یک مدتی نمی شود بر بنیاد ریاست کرد و باید آن را فرماندهی کرد و همان سال توانستم بنیاد را سود ده کنم.
من به اصفهان به یک گاوداری به نام قلعه خواجه رفتم و از آنها پرسیدم که در آنجا چند رأس گاو دارند، آنها گفتند که حدود هزارتا، گفتم سالی چقدر سود می دهید؟ گفتند امسال 26 میلیون تومان زیان پذیرفته شده است، گفتم بغل گاوداری هزار رأسی، فلانی با 2 گاو دارد خانه اش را اداره می کند و تو با هزار گاو زیان می دهی؟ و همانجا آنها را از کار برکنار کردم، همان سال گاوداری قلعه خواجه به سود رسید، من همین کار را در جاهای مختلف به روش نظامی انجام دادم و به سود رسیدم؛ الان دلار 26 هزار تومان شده است، شاید اگر یک نظامی بیاید و با قدرت بتواند به مرکب عنان گسیخته سرکش افسار بزند بتواند مردم را از این وضع نجات دهد.
*آقای رفیق دوست، شما می گویید که سپاهی ها علاقه بیشتری به ورود به سیاست دارند، چرا این علاقه بین سپاهی ها است و بین ارتشی ها کمتر است؟
در سپاهی ها هم بین همه نیست و اشخاص خاصی هستند. چیزی که در بیرون اتفاق افتاده است این بوده است که 2 الی 3 نفر سپاهی تا کنون کاندید شد اند و این را باید از آنها بپرسید نه از من. علتی که من کاندید نمی شوم چون سن من به این کار نمی خورد.
*اگر سنتان می خورد کاندید می شدید؟
خیر. من خودم را در حد این پست ها نمی بینم.
*بنا به فرموده امام (ره) نظامی ها نباید وارد سیاست شوند و ...
من شخصا خدمت امام رسیدم و امام فرمودند که سپاهی ها در دسته بندی های سیاسی شرکت نکنند اما سیاست را بفهمند و الان تمام سپاهی ها سیاست را به خوبی می فهمند، اما نه جزء چپ و نه جزء راست هستند و نه اصلاح طلب و نه اصولگرا هستند. آنها سپاهی و پیرو رهبری هستند اما سیاست را به خوبی می فهمند.آقای محسن رضایی دوره قبل که کاندید شده بود من رفتم و با او صحبت کردم و از او پرسیدم که بالاخره اصلاح طلب هستی یا اصولگرا؟ و او نتوانست چیزی بگوید و ملاکش این بود که هیچکدام از این 2 نیست.
*آقای قالیباف چطور؟
آقای قالیباف هم جزء هیچکدام نیست.
*پس چرا سرلیست اصولگرایان می شود و حرف نواصولگرایی را مطرح می کند؟
اصولگرایان تشخیص دادند که باید از او حمایت کنند وگرنه خود او بارها گفته است که من اصولگرا نیستم. نواصولگرایی، غیر اصولگرایی است. اصولگرایی یک تشکیلات شناخته شده است. در این نظام همه چیز حول محور یک اصل از اصول و قانون اساسی می گردد و آن اصل ولایت فقیه است. شاخص ترین اصل قانون اساسی ما ولایت فقیه است. از الان دارد تبلیغ می شود و کاندیدا می شوند و تمام مردم جمع می شوند و تظاهرات می کنند تا بالاخره یک رئیس جمهور انتخاب کنند، آیا مردم رئیس جمهور انتخاب کردند یا فردی را برای ریاست جمهوری به رهبر پیشنهاد کرده اند؟ آیا بدون تنفیذ رهبری، رئیس جمهور، رئیس جمهور می شود؟ خیر.
اگر رهبری، رئیس جمهور را تنفیذ نکنند رئیس جمهور، رئیس جمهور نمی شود؛ لذا مشی اجرایی اصلاح طلبی و اصولگرایی روی سر من جا دارد اما در حول محور اعتقاد کامل به ولایت فقیه باید باشد، یعنی اصولگرای تندرویی که از ولی فقیه تندتر می رود به هیچ دردی نمی خورد، اصلاح طلبی هم که با ولایت فقیه میانه ای ندارد به هیچ دردی در این نظام نمی خورد. یعنی اصلاح طلب ولایتی و اصولگرای ولایتی است که می تواند مملکت را اداره کند و این حرف من به عنوان کسی است که باقی مانده از نسل اول انقلاب است، چون مثل من کم داریم، امثال آقای محسن رضایی نسل اول انقلاب نیستند و آنها نسل دوم انقلاب هستند. ما نسل اول هستیم که از سال 42 با امام بودیم، لذا اگر که این اصل پذیرفته شده باشد می بینیم که سپاه حول این محور خودش را رشد داده است و یک عده هم در میان آنها می گویند که ما می توانیم مملکت را درست کنیم.
*شما با این قضیه موافق هستید؟
بله.
*به نظر شما اقبال مردم چطور است؟ یعنی در ریاست جمهوری هایی که داشتیم آقای قالیباف وآقای محسن رضایی و آقای شمخانی برخی یک و برخی دیگر چندین بار کاندیدا شدند، ولی هیچکدام نتوانستند رای بیاورند. تحلیل شما از عدم اقبال مردم به نظامی ها چیست؟
خوشبختانه ما معتقد هستیم که آزادترین و بی دخالت ترین افراد در دولتهای حاکم در انتخابات فقط ایران است، در بخشی از دنیا کانالیزه است یعنی در امریکا حزب جمهوری خواه و حزب دموکرات هر سال کاندیدا می شوند و یکی از این دو حزب باید رئیس جمهور شود، برای همین میزان مشارکت مردم زیر 50 درصد آمده است و الان 4 رئیس جمهور هستند که زیر 24 درصد با آرای مردمی انتخاب شده اند. در ایران تجربه نشان داده است که مردم خودشان انتخاب می کنند، عالی ترین نمونه آن انتخابات بعد از آقای هاشمی بود که مبارزه بین آقای ناطق و آقای خاتمی بود و حتی همه اینهایی که نسبت به نظام مساله دارند می گفتند که قطعا ناطق انتخاب می شود و حتی اگر شما به خاتمی رای دهید از صندوق اسم ناطق بیرون می آید، اما اتفاقی که افتاد این بود که با 18 میلیون رای خاتمی انتخاب شد چون مردم او را انتخاب کردند. بعد از خاتمی انتخابات بین هاشمی و محسن رضایی و احمدی نژاد و لاریجانی و معین بود و مردم به احمدی نژاد رای دادند. در دوم آقای هاشمی به میدان آمد و با وجود اینکه در دور اول 17 میلیون رای آورد، اما در دوم باز احمدی نژاد رای آورد. یعنی مردم در انتخابات ها حرف اول را می زنند. الان با توجه به وضع موجود اگر تشخیص دهند که شاید یک نظامی بتواند این وضع لجام گسیخته را که از دست در رفته است را درست کند، اقبال می کنند؛ مقام معظم رهبری از اول می گفتند که در جزئیات دخالت نمی کنند و این وظیفه دولت است و دولت هم این را رها کرده است.
*آقای رفیقدوست! در انتخابات 98 یک مشارکت 42 درصدی داشتیم که کمترین مشارکت در جمهوری اسلامی بود، شما این نگرانی را برای انتخابات 1400 ندارید؟
خیر. من زیاد به جوامع مردمی می روم، در این انتخابات اینگونه نیست.
*چرا فکر می کنید تغییر می کند؟
یک حرکت وسیعی بر علیه شرکت مردم در انتخابات شد و عده ای از مردم شرکت نکردند و به اصطلاح معروف طرفداران اصلاح طلب شرکت نکردند با این ادعا که کاندیداهای ما رد صلاحیت شده اند، در حالی که آنها به اندازه کافی کاندید داشتند. با این وضعی که الان پیش آمده است و این سرخوردگی که دولت فعلی دارد حتما برای انتخابات بعدی مثل آن انتخابات نخواهد شد و شاهد جمعیت بالایی هستیم.
*آماری که وزارت کشور می دهد می گوید در انتخابات جمعه گذشته در 10 حوزه، مشارکت زیر 10 درصد بوده است.
اینها ملاک نیست. انتخابات میان دوره ای همیشه همینطور است. من امروز چیزی که در روزنامه خواندم این بود که غیر از زنجان بقیه جاها آمار بالا است.
*یک بحث دیگر بحث اختیارات دولت است.
از این بیشتر هیچ دولتی در دنیا اختیار ندارد.
*اما هر رئیس جمهوری که سر کار آمده است در دولت دوم خودش بحث اختیارات را مطرح می کند.
برای اینکه نمی تواند اداره کند.
*شاید برای این است که واقعا اختیارات کمی دارد.
بیخود است. آنها باید بگویند که چه اختیاری ندارند. انشالله در انتخابات کسی که بتواند از جوان ها استفاده کند روی کار بیاید. الان ما در این دولت یک وزیر جوان داریم و بقیه میانگین سنیشان بالای 60 سال است. ما اینهمه جوان در دانشگاه و اینهمه فارغ التحصیل داریم. 18 سال پیش در یک جمع دانشجویی حضرت آقا یک سخنرانی داشتند و به دانشجوها گفتند که بروید و علم تولید کنید. 18 سال پیش رتبه علمی ما در دنیا 143 بود و تا 3 سال پیش که متاسفانه الان داریم درجا می زنیم به 14 رسیده بودیم.
ما الان در نانو یکی از 5 کشور بزرگ دنیا هستیم. واکسن ام اس را دانشمندان ایرانی کشف کرده اند که دارد در دنیا مطرح می شود. هدف گذاری جامعه علمی ما رتبه 10 بود ولی الان داریم درجا می زنیم چون در این کار دانشجویان ما احتیاجی به آقا بالا سر نداشتند. من دیپلم ریاضی و لیسانس نظامی دارم، سال 60 من را به هیئت های 7 نفره زمین دعوت کردند تا سخنرانی کنم و مرحوم آقای فاضل هرندی رئیس هیئت های 7 نفره بود، آن روز یعنی 40 سال پیش گفتم مشکل این کشور با یک کلمه 5 حرفی حل می شود: تولید! آن هم تولید توسط مردم بدون دخالت دولت.
دولت از دخالت در اجرای اقتصاد خارج شود؛ بعد از 40 سال امروز می گویم. من 3 الی 4 سال پیش حرکتی را شروع کردم و به دستور آقا با آقای روحانی و آقای جهانگیری ملاقاتی داشتم که دولت فقط نمی گذارد که مردم تولید کنند. (دوره اول آقای روحانی)خود آقای جهانگیری فرمودند که آقای طیب نیا وزیر اقتصاد دارایی را مامور کردیم که موانع کسب و کار مردمی را احصاء کند تا الان 1508 قانون، مقررات، مصوبه من درآوردی، تبصره و...، من گفتم اینها را یکجا بردارید، الان برای تولید مثلا یک فردی سرمایه ای را جمع می کند و مقدار زیادی وام می گیرد و درخواست می کند که این کار تولیدی را انجام دهد، اولا آنچه که بعد از سالها از درون دستگاه دولت در می آید آنچیزی نیست که او می خواهد و از آن بدتر آن روزی که می خواست این کار را بکند توجیه اقتصادی داشت اما الان ندارد، مثلا تا دیروز تولید کره در داخل کشور ما اقتصادی نبود چون دولت کره وارد می کرد و از دیروز که دیگر ارز ندارد تا وارد کند دامداری ها می گویند کره تولید می کنیم، یعنی دولت باید قانون گذار، هدایت کننده، حمایت کنند و کنترل کننده باشد، و نباید کارخانه و مزرعه و پالایشگاه داشته باشد، مثلا به جای پالایشگاه های بزرگ پالایشگاه های 50 هزار بشکه ای و 20 هزار بشکه ای و هزار بشکه باشد و اجازه دهیم مردم تولید کنند و ببینید که در این مملکت چه در می آید. در بحث فساد که مطرح می شود، آیا تاجر از تاجر رشوه می گیرد؟ کاسب از کاسب رشوه می گیرد؟ اینها که از هم رشوه نمی گیرند، اصلا لفظ اختلاس یعنی برداشتن از مال دولت! وقتی دست دولت باشد اختلاس می کنند و زمانی که دست ملت باشد که از هم اختلاس نمی کنند. جهش تولید یعنی اگر مانعی سر راه تولید کننده است آن را برداریم و اجازه دهیم تولید شود، متاسفانه مانع را بر نمی دارند.
*الان مجلس یازدهم هم دارد قانون اضافه می کند.
اشتباه می کند. اگر می خواهد سد راه تولید باشد دارد اشتباه می کند و شکست می خورد؛ باید همان هزار و 508 تا را از آقای جهانگیری بگیرند و با خود دولت همفکری کنند و با سر و صدا این موانع را از پیش پای مردم بردارند. یک تلاش هایی دارند می کنند اما این کار با انقلاب انجام می شود. دانشگاهی ها گفته اند که کشور ما با همین آب و خاکی که دارد، توان غذا دادن تا 250 میلیون نفر را دارد. آنها باید بهترین روش ها و بهترین سیستم ها را بیاورند. همانطور که گفتم خانواده ای را در اذربایجان می شناختم که 10 نفر بودند و پیاز می کاشتند، 10 تا 45 هزار تومان می شود 450 هزار تومان، اگر بجای 10 ماه یارانه به آنها تراکتور و .. می دادیم خیلی بهتر بود، ما بجای یاد دادن ماهیگیری به آنها ماهی دادیم و الان هم همان روش ادامه دارد. ما باید با عقل و منطق مشکلات مردم را حل کنیم، تولید، تولید، تولید... ؛تولید برای تامین مصرف داخلی و تولید برای صادرات با ضائقه خریدار. من در 2 الی 3 کارخانه بنیاد این کار را کردم و موفق بودم.
*بعضی ها معتقدند که ساختار بنیاد به دلیل آنکه نظارتی بر آن وجود ندارد فساد خیز است یعنی ممکن است در آن فساد اتفاق بیفتد...
کمترین فساد در بنیاد بوده است. یعنی از زمانی که من به بنیاد رفتم و بعد از من آقای فروزنده و بعد آقای سعیدی کیا و بعد آقای فتاح، ما فساد در بنیاد نداشتیم.
*چرا نظارت جدی ندارد؟
اولا نظارت بازرسی کل کشور است و از آن مهمتر نظارت دفتر رهبری است و خود بنیاد هم بازرسی دارد و اصلا من نشنیده ام که در بنیاد فسادی رخ دهد.
*شما با فروش اموال بنیاد موافق هستید؟
بنیاد دو بخش دارد ، یک بخش آن مراکز تولید است که بیشتر آنها بعد از تشکیل بنیاد به وجود آمده است و قدیمی ها یک کارخانه به نام چیت ری داشتند که من اسم آن را موزه چیت ری گذاشته ام، تقریبا از کارخانه های قبل از انقلاب چیزی باقی نمانده است و هرچیزی که دارد جدید است و آن هم در شرایط مساوی با بخش خصوصی است. الان همه مراکز تولیدی بنیاد مالیات می دهند و چون شخصی نیست خوب مالیات می دهند از زیر آن در نمی روند و اظهارنامه قلابی درست نمی کنند ولی بنای بنیاد این است که در کارهایی که مردم می توانند انجام دهند، شرکت نکنند. الان پروژه های خیلی بزرگی که بخش خصوصی زیر بار آن نمی رود را قبول می کند و درآمد و بخشی از فروش اموالش را به دستور مقام معظم رهبری صرف محرومیت زدایی می کند و در همین قضایای اخیر کرونا، ما سه مرتبه 3 تا هزار میلیارد تومان تصویب کردیم که آقای فتاح به مساله کرونا اختصاص دهد و در آخرین آن مثلا 1میلیون و 500 هزار بسته آذوقه بود که 450 میلیارد تومان می شد و دارند انجام می دهند و تقریبا 100 درصد درآمد آن صرف محرومیت زدایی می شود.
*بحث اختلافات و دعواهایی که درمورد صحبتهای اقای فتاح مطرح شد، شما ریشه این دعوا ها را در کجا می دانید؟ و کلا تحلیل شما چیست؟
اگر از آقای فتاح از افرادی مانند ما که قبلا بودیم سؤال می کرد، آن مطالب را نمی گفتند چون مدرسه فرهنگ اولین مدرسه علوم انسانی بود که در ایران به دستور آقا تشکیل شد و آنجا برای بنیاد است؛ به ایشان اطلاعات صحیحی نداده بودند و خودش هم بعد عذر خواهی کرد و حرفهایش را پس گرفت. شما نباید این سؤال را از من بکنید و باید از آقای فتاح بپرسید.
*بالاخره شما عضو هیئت امنای بنیاد هستید.
هستیم ولی ربطی به کار ما ندارد.
*یعنی ایشان از شما مشورت نمی گیرند؟
در این مورد مشورت نکردند.
*یعنی این بحث ها هیمشه مطرح بوده است، مثلا درمورد کاخ مرمری که صحبت می کردند همیشه این بحث ها مطرح بوده است، درست است؟
امروز مجلس محلی است که مجمع تشخیص آنجا رفته است و آن زمان مجلس شورا آنجا بود الان مجلس شورا سر جای خودش رفته است و مجلس خالی شد و مجمع تشخیص به آنجا رفت و آنجا خالی شد و تحویل بنیاد دادند.همه چیز طبیعی است. زمانی که من چند دفعه به ملاقات آقای هاشمی در کاخ مرمر رفتم ندیدم که آنجا کاری کرده باشند و آنها از یک بخش کوچک آن استفاده می کردند.
*خیلی ها تحلیل انتخاباتی از این موضوع داشتند. شما هم چنین نگاهی دارید؟
ایشان اعلام کرده اند که من کاندیدا نمی شوم.
*شما به عملکرد خودتان چه نمره ای می دهید
دیگران باید به من نمره دهند.
*آیا از عملکرد خودتان راضی بودید؟
زمانی که من بین خودم و خدا خلوت می کنم این را می دانم که از هیچ چیزی فروگذاری نکردم و تمام توان من آن بود. خیلی از همکاران من به من نمره خوبی می دهند، شما می توانید از سردار قربانی و سردار رحیم صفوی سؤال کنید، آنها تحلیل های خوبی دارند. خدا مرحوم حاج قاسم سلیمانی را رحمت کند، ایشان در جمعی راجع به من صحبت کرده بودند. من واقعا تمام توانم را گذاشتم.
*اگر امکان اصلاح داشته باشید کجا را اصلاح می کنید؟
فکر نمی کنم جایی باشد.
*حتی در دوران جنگ یا حتی پیشنهادی دهید.
ما جوری شروع کردیم که به نتیجه خوبی رسیدیم. چرا باید اینجا طوری صحبت کنم تا دیگران خوششان بیاید. ما پایه دفاعی را کار گذاشتیم که اگر در زمان جنگ موشک با برد 300 کیلومتری آن ساختیم الان هزار کیلومتری آن را ساخته اند.
منبع: خبرآنلاین